Dienstag, Mai 30, 2006

احساس عجيب سفر های مفت و مجانی سيدالماله کشين توپولی به دور دنیا !




دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج
تمرین شماره 309


سه روزی است كه با آقای خاتمی در كويت هستيم.
احساس عجيبی در اين سفرها وجود دارد كه مشخص می كند خاتمی برای كشور سرمايه بزرگی است كه در شرايط فعلی می تواند نقش برجسته‌ای داشته باشد هرچند حاكمان فعلی آن را ناديده بگيرند.

آسد ممدلی ابطحی / به زعم خودش "توپولی "
بنا بر جدبدترین گزارشهای یک کاریکاتوریست عصبانی "تبعیدی"که دوست نداره عکس امام (ره) و رهبر معظمو بکشه:
سيدالماله کشين
سه‌شنبه ۹ خرداد ۱٣٨۵ - ٣۰ می ۲۰۰۶

http://www.webneveshteha.com/
از دو روز قبل که خاتمی رفت انگار تمام شهر یکباره مفلوک و حقیر و کوچک شد،

ا.ن آقا
http://news.gooya.com/nabavi/archives/034393.php

Freitag, Mai 26, 2006

اسرار دست به یکی کردن عوامل نادان داخل کشور و صهیونیستهای ضد انقلاب


دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 308




آقای هاشمی رفسنجانی در پایان خطبه های نماز جمعه بخشی را عربی می خواند تا به مردم عراق پیام دهد. در محافل سیاسی معروف بود وقتی از مرحوم آقای حکیم که عرب زبان بود و فارسی را هم خوب نمی دانست، می پرسیدند نظرت در مورد خطبه های آقای هاشمی رفسنجانی چیست، می گفت از بخش فارسی آن چیزهایی می فهمم ولی از بخش عربی هرگز.

آسد ممدلی ابطحی / به زعم خودش "توپولی "
بنا بر جدبدترین گزارشهای یک کاریکاتوریست عصبانی "تبعیدی"
که دوست نداره عکس امام (ره) و رهبر معظمو بکشه: سيدالماله کشين
آدينه ۵ خرداد ۱٣٨۵ - ۲۶ مه ۲۰۰۶
http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146307832


حجت‌الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني:
سربسته مي‌گويم عده‌اي قصد دارند با ايجاد ناامني در داخل كشور و در ميان مردم، انقلاب را با شكست مواجه كنند ...متاسفانه عوامل نادان داخل كشور نيز به آنها كمك مي‌كنند .

ایسنا
سه شنبه ٢۹ آذر ۱۳۸۴ – ٢٠ دسامبر٢٠٠۵
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-634906





Donnerstag, Mai 25, 2006

اختتامیه تفصیلات مصوٌر استند آپ ملیجکی پر افتخار ا.ن اقا در آمریکا


دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 307






از سلسبیل تا تگزاس: امروز اصلا حال و حوصله نوشتن ندارم. احتمالا هم از نوشته ام این را خواهید فهمید، نه اینکه موضوعی برای گفتن نداشته باشم، اتفاقا صد تا سوژه دارم که باید در موردش حرف بزنم ... ولی نمی دانم چرا ذهنم تنبلی می کند. حتما خواهید گفت که این مزخرفات چه ربطی به شما دارد؟ آره ، اما بالاخره ما هم خواستیم توی این اوضاعی که وبلاگ نویسی حیثیتی شده، از خودمان وبلاگ بازی دربیاوریم، بالاخره ما هم درست است که وبلاگ نداریم، ولی نویسنده که هستیم...

یکی از نیروهای اپوزیسیون در مقاله اش نوشت: « توهین به مردم آذربایجان توهین به همه مردم ایران است.» وی جوری حرف زده است انگار که کسی به مردم آذربایجان توهین کرده و یا به فرض اینکه کسی هم توهین کرده باشد،... ... جوری حرف زده انگار دولت و حکومت به ترک ها توهین کرده

ا.ن آقا ( آسید لاوبلاگ مشنگ آپ چی چی؟ )
" . ور" ان لاین
پنج‌شنبه ۴ خرداد ۱٣٨۵ - ۲۵ می ۲۰۰۶

http://r0ozonline.com/03satire/015808.shtml


بزرگترین کاری که باید بکنیم این است که همه چیز را آماده کنیم، سالهای سخت زندگی در میان کوتوله ها را بگذرانیم و به چهار سال بعد فکر کنیم که خاتمی دوباره بیاید
ا.ن آقا

Mittwoch, Mai 24, 2006

پیش درآمد "ادامه" تفصیلات مصوٌر استند آپ ملیجکی پر افتخار ا.ن اقا در آمریکا

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 306

ماجرای شبکه زیتون
بکلی ما را از خبرها غافل کرد. امروز سری می زنیم به وطن گل و بلبل و خبرهای روز را مطابق معمول مرور می کنیم.

گلوله همچنان بد است
من همچنان نظر خوبی به ستارخان ندارم و در مورد هرکسی که تنها دلیل وجودش قطار فشنگ یا زوربازویش است عمیقا احساس بدی دارم.. .ما ایرانیان عزیز معمولا عادت داریم که بخاطر چیزهایی مانند جوانی، صداقت، اعتقاد، فداکاری، پاکدامنی و سلامت اخلاقی هر جنایتی را نادیده می گیریم

دوم خرداد و حسرت ها
دیروز دوم خرداد بود. راستش را بخواهی دلم برای دوم خرداد تنگ شده است. روزهای خوب خاتمی. روزهایی که می شد به تصویر مردی که تمام وجودش راستی و درستی بود نگاه کنی و دلت بخواهد بگوئی که دوستش داری.
هنوز چیزی در پس ذهن من است که دوستش می دارم، در پس ذهن من مردی با لباسی به رنگ شیر و تصویری به روشنی خنده و چشمانی پر از مهربانی زنده است که هر روز که می گذرد به روزهای زیستن در روزگار او بیشتر و بیشتر فخر می کنم.

ا.ن آقا
" . ور" ان لاین
چهارشنبه ٣ خرداد ۱٣٨۵ - ۲۴
می ۲۰۰۶
http://r0ozonline.com/03satire/015768.shtml

غلط نکنم نوبل صلح امسال را یا می دهند به گنجی یا خاتمی. خاتمی در اسپانیا گفت: « رابطه ای میان اسلام و تروریسم وجود ندارد.»

ا.ن آقا
" . و ز" ا.ن لاین

Dienstag, Mai 23, 2006

تبريک فرا رسيدن دوم خرداد

یادداشت‌ نیک‌آهنگ کوثر



تبريک


فرا رسيدن دوم خرداد را
بر سيد​الماله​کشين، محمدعلی ابطحی تبريک و شادباش عرض کرده، برای او طول عمر و افزايش دور شکم مسالت می​دارم!

وجود مبارک وی ثابت می​کند که همه شهروندان با هم برابرند، ولی برخی برابرترند. بله؟ بعله!

عکس از ساتيار امامی

Montag, Mai 22, 2006

بزنگاه "نو" شدن "اطلاعات" دو سر طلای دیگر


دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 305

نوشتم بر صفحه سفيد که "ما امروز در بزنگاه تاريخ ايستاده ايم". اما ديدم اين کلمه بزنگاه آزارم مي دهد و از همين اول مقاله از خود پرسيدم، بزنگاه چرا...

. قصدم نوشتن مقاله اي بود در اهميت اين روزها، که قدرت بزرگ جهاني دارد جهاني را به آرايش عليه ايران ترغيب مي کند، مسائل اقتصادي گره خورده است، مسائل اجتماعي به روايت اهل نظر دارد به گره اي کور مي رسد. امنيت در جنوب خدشه دار شد و در شرق ناامنی بلند آوازه گشته. شهر تهران به قعر فهرست شهرهاي بزرگ جهان از نظر بهداشت و امنيت و سلامت سقوط کرده . و آري در بزنگاه هستيم.

قصدم نشان دادن اهميت و حساسيت اين روزها بود، اما در همان جمله اول "بزنگاه" کار خود کرد.

حاج آقا بهنود برنده جایزه مدفوعاتی پنج تن آل عبا
دوشنبه ۱ خرداد ۱٣٨۵ - ۲۲ می ۲۰۰۶
" . و ز" ا.ن لاین

http://r0ozonline.com/panjereh/015720.shtml

درخشان به نظرم بسیار کار خوبی کرد که به تهران رفت موقع انتخابات و از فرصتی بهره برد تا اطلاعات خود را نو کند. کاش بقیه ای که درباره مملکتشان قلم می فرسایند این قدر به نو کردن اطلاعات خود اهمیت می دادند

حاج آقا بهنود برنده جایزه مدفوعاتی پنج تن آل عبا
http://behnoudonline.com/2005/08/050820_009541.shtml

ظالمانی كه بر گرده جاهلان سوار شده اند.

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 304

ظلم و فساد و تباهي هم از جهل و ناداني زاييده مي شود و هم به آن دامن مي زند. در طول تاريخ ظالمان بسياري را مي توان ديد كه بر گرده جاهلان و ناآگاهان سوار شده اند.

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
دوشنبه ۱ خرداد ۱٣٨۵ - ۲۲ می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850301/2.htm#other200

نامه زير را چند تن از خواهران نمازگزار جمعه تهران ارسال كرده و خواستار درج آن در روزنامه شده اند.


سلام عليكم… در چهار راه مقابل مسجد دانشگاه تهران كه محل نماز بانوان است نه سايباني اين نمازگزاران با اخلاص را از آفتاب سوزان در تابستان و برف و باران در زمستان حفظ مي كند و نه حتي قطعه موكتي بعنوان زيرانداز وجود دارد … و اين ابداً در شأن نماز جمعه تهران نيست.… مؤمنيني كه براي 10 روز عزاداري فضاهاي بزرگي را سايبان مي زنند و فرشهاي گرانبها براي مساجد تهيه مي كنند، قطعاً از خرج كردن براي سايبان نماز جمعه و زيرانداز ابايي ندارند...
جمعي از خواهران نمازگزار

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
دوشنبه ۱ خرداد ۱٣٨۵ - ۲۲ می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850301/14.HTM#other1405

کما فی السابق دوست نداره عکس امام ره و مقام معظم رهبری رو بکشه

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 304


جدیدترین اثر هنری یک کاریکاتوریست عصبانی تبعیدی
که کما فی السابق دوست نداره عکس امام ره و مقام معظم رهبری رو بکشه
!

Samstag, Mai 20, 2006

بلاهایی که سرملت ایران آمده همش تقصیر"تبلیغات هولناک" امیر طاهری است! .




خدا پدر و مادر مهدی ژرف را بیامرزد
که خیلی خیلی "امیدوار" است
این خبر درست نباشد که "مدرنیته ایرانی اصلاحات لباس"
و چه و چه و چه " در این مقطع زمانی"
چه هویت هایی را تولید خواهد کرد!


دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 303

انگاری همه بلاهایی که سرملت ایران آمده کم بوده این یکی را هم آقای امیر طاهری بر سر ملت ایران فرود آورده.

وبلاگ نئو خسن اقا
شنبه ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲۰ می ۲۰۰۶

http://blog.hasanagha.org/2006/05/post_2075.php


مقاله ای که امیر طاهری در نشنال پست نوشته و خبر دروغین در مورد مشخص کردن اقلیت های مذهبی با رنگ های متفاوت سر و صدای زیادی به پا کرد. در یک لیست زنان، کسی نوشته بود: "باور نکردنی است!" آن دیگری گفته بود: "چرا باور نکردنی است! خیلی هم هست. رژیم ایران رنگ های اصلی اش را نشان می دهد!" کسی زحمت نداده بود که برود منبع خبر را پیدا کند.
خدا پدر و مادر مهدی ژرف را بیامرزد که سریع این طرح را ترجمه کرد

وبلاگ قرنگو پولیس
شنبه ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲۰ می ۲۰۰۶

http://farangeopolis.blogspot.com/2006/05/blog-post_20.html
...........................




تبلیغاتی هولناک

در باره ایران

امروز روزنامه (تابلوید مانند) نشنال پست کانادا خبری چاپ کرده که براساس طرح ملی لباسِ تصویبی مجلس
ایران، اقلیتهای ایران مجبور به داشتن لباس متمایز از مسلمانهای ایران خواهند بود(اصل مقاله را ورداشتن و لینکش کار نمی‌کند ولی مقاله امیرطاهری در حمایت از مقاله خبری هنوز هست.). امیدوارم این خبر درست نباشد و به احتمال زیاد درست نیست، چون در خبر بی‌بی‌سی راجع به این طرح اشاره‌ای به این موضوع نشده‌است.

چیزی که می‌ترساندم این است که اینهمه وبلاگ انگلیسی این خبر را بدون هیچ شک و تردیدی قبول کرده‌اند. این نشان می‌دهد تا چه حد ایران تصوریش در دنیا بد است.

من یک ترجمه سریعی از این قانون کردم. اگر وبسایت انگلیسی داشتید توش بگذارید...( این که قانون مسخره‌ای است بماند برای بعد).


ژرف
وبلاگ مهدی پدربیامرز تصویر ایران
شنبه ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲۰ می ۲۰۰۶

.............................................

چیزی که مسلم است این است که "اصلاحات لباس" و مصرف کنندگان، هر دو در تشکیل فرهنگ های متمایز مدرن نقش داشته و دارند. لباس نه تنها نشانه تفاوت و تعلق و هویت است، بلکه نماینده روابط قدرت در جامعه نیز هست. حال باید منتظر ماند و دید که مدرنیته ایرانی در این مقطع زمانی چه هویت هایی را تولید خواهد کرد و این طرح لباس چه تأثیری در روابط قدرت خواهد گذاشت

وبلاگ فرنگو پولیس
شنبه ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲۰ می ۲۰۰۶

http://farangeopolis.blogspot.com/2006/05/blog-post_20.html

فقط برایش متاسف هستم... منظورم امٌا اون مرتیکه یوسفی اشکوری نیس!

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 302
.............................................................................................

در مراسم سخنرانی حسن یوسفی اشکوری در استکهلم چه گذشت ؟

دیشب ، 19 ماه مای ، در استکهلم ، آقای حسن یوسفی اشکوری در ساختمان آ . ب . اف مرکزی سخنرانی داشت. با یکی از دوستان قرار گذاشتیم برویم و رفتیم.
سخنرانی در ساعت مقرر با حدود 5 دقیقه تاخیر شروع شد ، موضوع سخنرانی رواداری در تاریخ ایران و اسلام بود. در مدت سخنرانی آقای اشکوری به مسئله رواداری ( تولرانس ) در تاریخ ایران پرداخت ، و به گفته ی خودش وقت به اسلام نرسید. من در کل با او مخالفتی در مورد اصل تولرانس و نیاز به وجود آن در ایران ندارم . به نظر من این نیاز وجود دارد .

اشکوری از دوران زندانش گفت ، از اینکه او در دوران بهتری زندانی شده بود و نسبت به کسانی که در دهه 60 به زندان افتادند ظلم کمتری دیده است. گفت که همیشه به زندانی کردن ها اعتراض میکردم ولی وقتی صابون زندان به تنم خورد تازه فهمیدم چی است. وقتی که دیدم که به این سادگی مرا که فقط حرف زده ام به اعدام محکوم میکنند ، فهمیدم که چگونه با زندانیان رفتار شده است.

او در سخنانش از جدایی دین از دولت ، لزوم رواداری نسبت به دگر اندیشان و ... صحبت کرد که من با او اصلا اختلاف نظری ندارم.
اما همانطور هم که در آنتراکت به ایشان گفتم ، تمام حرفهایش یک طرف و یک جمله ی آخر ایشان ، وقتی که گفتند که انبیا و پیامبران به رواداری اعتقاد داشتند ، یک طرف. از ایشان پرسیدم پیامبر و امامانی که دائما برای توسعه ی دینشان در حال لشگر گشایی و ضرب و شتم مخالفان بودند ، چگونه رواداری کرده اند ، او گفت که باید به رواداری اسلامی میرسید که وقت نشد.

بعد از آنتراکت ، به سالن برگشتیم ، و دو آقا به شنوندگان اضافه شدند. به خودم گفتم ، یعنی اینها اصلا برای سخنرانی نیامده اند ؟ پس برای چی آمده اند؟

در زمان پرسش و پاسخ که بعد از آنتراکت قرار داشت ، دو دختر بچه ی نازنین به سالن آمدند و از کنار در آهسته صدا زدند : بابا ، بابا بیا ...
به سمتی که ایشان اشاره میکردند نگاه کردم و مرد جوانی در آن سوی سالن ، یکی از همان دو نفر که بعد از پاس آمده بود ، دیدم که با دست به دختران اشاره کرد که برید بیرون. دختران رفتند و دوباره برگشتند. و دوباره همان صحنه تکرار شد. از مرد عصبانی شدم و با خودم گفتم ، خوب مرتیکه برو ببین بچه هات چی میگن. چی مهمتر از بچه هاست که اینجا وایسادی و همچین دست تکان میدهی و ایشان را به بیرون میرانی که انگار مگس میپرانی ...
تا آن زمان این که این ها درست بعد از پاس و تمام شدن سخنرانی آمده بودند باز برایم چندان مهم نبود. آخر سخنرانی ایرانی است دیگر ، یک سری همیشه دیرتر می آیند. فکر میکنند شاید که اگر دیر بیایند مهمتر جلوه میکنند و مثلا مردم فکر میکنند وقت ندارند :))
خلاصه فهمیدم که آقا چرا بچه ها را از راه دور و با شیوه مگس پرانی از جلسه میراند. نفر بعدی که قرار بود سوال کند ایشان بود.
ایشان بلند شد و سخنرانی اش را شروع کرد. یک مشت شعار بیرون ریخت :

آقای اشکوری ، شما آمدید که برای جمهوری اسلامی آبرو بخرید.
و بعد هم یک مشت شعار ، خمینی جلاد ... جمهوری اسلامی قاتل ... زندان... اعدام ... تن فروشی ... حقوق زن... حقوق کودک...
گفت که جمهوری اسلامی رفتنی است و این را همه میدانند
..
.( تاریخ اعلام نکرد ، این حرفش مرا یاد وبلاگهایی انداخت که بالایشان نوشته بود اینا رفتنی اند ، و بعد هم بی سر و صدا آن جمله را برداشتند، البته بعضی هم با سماجت گذاشتند بماند :))
او گفت که اشکوری و گنجی زندانی سیاسی نبوده اند.
ولی نگفت که به نظر او ایشان برای چی در زندان بوده اند. برای چی شکنجه شده اند. خوب زندانی عادی که نبوده اند ، ما هم دو نوع زندانی که بیشتر نداریم ، یا مجرمان جزایی یا سیاسی ، وجه سوم آن چه بود. اینها که برای هواخوری مهمان اوین نبوده اند.
خلاصه ، مدت سوال کردن شاید 3 تا 5 دقیقه باشد ، اما آقا که احتمالا در عمرش این همه گوش شنوا یک جا ندیده بود همچنان ادامه میداد. صدایش بلند بود ، و داد میزد. در صورتی که سالن زیاد بزرگ نبود. اما او مشخصا عصبی بود.
در ادامه سخنانش از لعنت آباد صحبت که خواهرش در 17 سالگی اعدام شده و به آنجا منتقل شده بود. او گفت که خواهرش قبل از اعدام مورد تجاوز قرار گرفت چرا که مسلمان بود ( مجاهد ) و در صورت باکره بودن به بهشت میرفت....
زخمی که بر دل داشت عیان بود. کینه اش آشکار بود.
ولی آیا این زخم و این کینه باید موجب شود که ما به هیچ کس اجازه ی تغییر ندهیم ؟ آیا تغییر در انسانها را نباید به دلیل زخم هایمان باور کنیم ؟
باز حرف زد و باز شعار داد. آقایی بلند شده بود و از او خواسته بود بنشیند. صحبت این آقا هم خالی از خشونت نبود. لحنش تند بود داد میزد. پسر جوانی از ته سالن آمد و او را به ته سالن برد که بنشیند و با هم صحبت کنند. و آقای معترض ادامه داد. مردی هم که در آن سوی سالن بود ، سعی میکرد هی داد بزند ( صدایش به بلندی این یکی نبود ) و بگوید بگذارید حرفش را بزند ، دارد افشا گری میکند ، سانسور نکنید.
من صدایم در آمد و گفتم : آقا شما سخنرانی بگذارید و ما میاییم و گوش میکنیم. اما الان سوال کنید و سخنرانی نکنید.

این همه برای من آنقدر عجیب بود که یک باره به فکر افتادم که نکند ایشان در سوئد اقامت ندارد و این همه شلوغ بازی ها فقط برای این است که یک سابقه مبارزاتی برای خودش جور کند و اداره مهاجرت را به دادن پناهندگی مجاب کند. همه چیز بسیار مصنوعی و ساختگی و غیر واقعی به نظر می آمد. ( اما بعدا متوجه شدیم که ایشان اقامت هم دارد. این تصور را دوستان دیگری هم داشتند. حتی یکی از دوستان گفت که به نزد خانم و بچه های این آقا ، که همچنان در بیرون سالن ایستاده بودند ـ اعتقاد ایشان به حقوق زن و کودک را که متوجه هستید ـ رفته بود و از ایشان پرسیده بود اقامت دارند یا نه )

دوست عزیزمان آقای مافان هم متاسفانه زیاد در زمینه ی کنترل جلسه مهارتی نشان نداد و سالن شلوغ شد. بهتر میبود که او از آن آقا میخواست که آرام باشد و اگر ادامه میداد به کمک نگهبان سالن ، او را از سالن اخراج میکرد ، چون مشخص بود برای به هم زدن آمده است . اما بالاخره مسئله خوابید و سوالات ادامه پیدا کرد. آن آقا هم سالن را ترک کرد ، ولی بعد برگشت ، بعد دوباره رفت ، و بعد دوباره برگشت.
وقتی از جلسه بیرون آمدیم در بیرون سالن با چند پلیس روبرو شدیم . با خنده گفتم چه شده ؟ یکیشان گفت : مسائلی پیش آمده و ما را احضار کردند. گفتم چه مسائلی و گفت از بیان توضیحات معروضم...
خلاصه متوجه شدیم که آقای داد و بیداد کن ، رفته و زنگ زده پلیس آمده و چند نفر را به این عنوان که قصد دارند او را بزنند و بکشند به پلیس معرفی کرده است. جل الخالق....

به پلیس گفتم : چنین چیزی نبوده است. اگر شاهد خواستید من هم هستم...

خانم زینت هاشمی ، خبرنگار رادیو پژواک که در جلسه حضور داشت و تمام جلسه را ضبط کرده بود ، به مصاحبه با مردم ادامه داد تا نظر مردم را راجع به این اغتشاش بپرسد. همه تعجب کرده بودیم. این جمله در میان دهان ها میگشت : طرف دست پیش را گرفته تا پس نیافتد ؟
خلاصه اسمهایمان را نوشتیم تا اگر لازم بود به عنوان شاهد خبر شویم.

آن یکی آقاهه که در آن سوی سالن نشسته بود آمد و مشغول بحث با من شد. گفت که آمده بود افشاگری کند. گفتم : آخر در مورد جمهوری اسلامی در این جمع که چیز تازه ای نگفت ، این جمع به ماهیت جمهوری اسلامی که شکی ندارد. سخنرانی آقای اشکوری بود و نه آن آقا، باید سوال میکرد و مینشست .
داد زد : چرا چشمهایتان را باز نمیکنید. اینجا هم سانسوررررررررررر؟؟؟
والا بخدا چشمانم وقتی داشتم با آن آقا صحبت میکردم بسته نبود. نمیدانم آیا چشمان خودش باز نبود که چشمان ِ باز مرا ببیند ؟ نمیدانم چرا فکر میکرد خودش حقیقت را میداند و خودش است که چشمش باز است. نمیدانم چرا به خودش این حق را میدهد که شعور آدمهای غیر از خودی هایش را زیر سوال ببرد.

من میدانم اینها چه کاره بودند ولی کاری به حزبشان ندارم ( به دوستانم قول داده ام :)) ، به شدت یاد دوران انقلاب و فالانژ های جلسه به هم زن افتادم. بدتر از همه این بود که حرفی برای گفتن نداشت. آنها که گفت ، بجز این که اشکوری مزدور است ، چیزی نبود که کسی نداند. و مزدور بودن اشکوری را من باور نمیکنم. خود اشکوری گفت که اگر جمهوری اسلامی اینقدر زرنگ بود که کسی مثل مرا برای تبلیغات خود استخدام کند کارش به اینجا نمیکشید....

نظر خلاصه من در مورد ایشان و سخنرانی شان این است که : من به حسن نیت ایشان اعتماد دارم. ایشان فردی مسلمان و معتقد به وجود عدل در اسلام هستند.( چیزی که من به آن معتقد نیستم ) حجت الاسلام بوده است و توسط این رژیم خلع لباس شده و بعد از ماجرای کنفرانس برلین ، چهار سال و اندی برای عقاید و نظراتش زندان بوده است. به عقیده ی من او یک زندانی سیاسی بوده .
آقای اشکوری گفتند که زمانی طرفدار خمینی و همراه و همکار دولت جمهوری اسلامی بوده اند و اکنون این گذشته ی خود را مورد نقد و انتقاد قرار میدهند. گفت که امروز آنگونه فکر نمیکند. و تغییر کرده است. و برای من این برخورد او ارزش دارد.

به قول یکی از دوستان خوبم ، کاش این شهامت را داشت که بابت نقشی که در جمهوری اسلامی داشت ، تا هر کجا که بود ، عذر خواهی کند. در این صورت فکر میکنم البته باز کسانی پیدا میشدند که او را باور نکنند و بگویند دارد دروغ میگوید. کسانی که بعد از آنتراکت ها می آیند تا جلسه ای را شلوغ کنند و بعد هم بدون گوش کردن بروند. اما فکر میکنم این ها این عذرخواهی را به مردم ایران بدهکارند.

این را هم بگویم که من این عذرخواهی را از طرف دوستان چپ هم ندیدم، وقتی که در حرکت سیاسی جمهوری خواهان دمکرات و لائیک شرکت داشتم ، با چند تن از دوستان نامه ای تهیه کردیم که دوستان مرد ، که همه گی از اعضای فعلی یا سابق سازمان های سیاسی چپ بوده اند ، آن را امضا کنند. این نامه مبتنی بر عذرخواهی ایشان از جنبش زنان و نادیده گرفتن حقوق زنان و نیروی آنان در دهه انقلاب ایران بود.
این نامه هیچ امضایی از طرف دوستان مرد دریافت نکرد. و مسکوت ماند...
عذر خواهی برای اکثریت مردان سیاسی سخت است. انتقاد و نقد آسانتر است . اما عذرخواهی نه....

خلاصه ، آنچه اتفاق افتاد این بود. نوشتم که کسی این را به حساب سابقه مبارزاتی خودش نگذارد. هیج انقلابی صورت نگرفت ، انقلاب ایران نه جلو افتاد و نه به تاخیر افتاد. برگی هم از درخت نیافتاد. یک سری اتلاف انرژی ـ شاید برای جلوگیری از شرمندگی جلوی سر و همسر صورت گرفت و برای اعاده حیثیت ـ . هیچ چیزی افشا نشد ، هیچ خبر تازه ای داده نشد . عقده گشایی اما شد ، اگر قصد همین بود . حدس میزنم بعدا در نشریات خاصی این اتفاق را دولا پهنا شده ببینیم . اما اگر جلسه به هم زدن مبارزه بود ، پس فالانژ ها در ایران یه پا مبارزند.
من این نوع برخورد ها را بی شعوری محض ، عدم احترام به حقوق دیگران و بی منطقی میدانم. همین و بس. اگر کسی به این برخوردها افتخار میکند ، فقط برایش متاسف هستم. و امیدوارم شرایطی پیش آید که او هم بتواند رشد کند و بزرگ شود.

وبلاگ زنانه های راستی
شنبه ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲۰ می ۲۰۰۶
http://zananeha.com/archives/2006-05/001840.html

Donnerstag, Mai 18, 2006

جدیدترین اثر هنری یک کاریکاتوریست عصبانی تبعیدی

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 301


جدیدترین اثر هنری یک کاریکاتوریست عصبانی تبعیدی

که کما فی السابق دوست نداره عکس امام ره و مقام معظم رهبری رو بکشه!

تمرین شماره 300 / راهنما و مکمٌل حقوق بشری تمرین شماره 299

زیتون:
آه ... کجا بیاویزم قبای ژنده‌مو؟

پنج‌شنبه ۲٨ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۱٨ می ۲۰۰۶
http://z8un.com/archives/2006_05.html#001822

Mittwoch, Mai 17, 2006

از دو چيز دفاع كنيد؛ امام راحل و حقوق بشر!

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 299


آيت‌الله العظمي صانعي:
از دو چيز دفاع كنيد؛ امام راحل و حقوق بشر


ایسنا
چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۱۷ می ۲۰۰۶
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-718594&Lang=P

Dienstag, Mai 16, 2006

دودردو مال من نیست و … اگر من ربطی به دودردو دارم به دلیل وقت و علاقه آی است که دارم


دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین بی شماره "سیاسی/تکراری"

دودردو مال من نیست و … اگر من ربطی به دودردو دارم به دلیل وقت و علاقه آی است که دارم... ...
ارادتمند. مهدی
http://robo.wordpress.com/2006/04/17/hello-robo/
مهدی (مینا) حکیمی
………………….

جناب مولائی
من دلیل حذف وبلاگ زیر چتر چهل تکه را از دو ادیتور دیگر پرسیدم وخدمت شما عرض کنم که ....سه وبلاگ دیگر شما حاوی مطالب سیاسی و اکثرا گردآوری شده بودند که درمحدوده سایت ما جا نمیگیرند
.mina@doxdo.com

..........................

"چه طور ممکنه کسی رو که آدم تا حال حتی رو در در رو باهاش ننشسته حرف نزده، که تنها شاید یک بعد از چندین بعد زندگی و شخصیت اش رو بشناسه دشمن بدونه؟ آخر برای دشمنی هم مثل دوستی باید شناختی از کسی داشت. چه طور میشه؟ بلکه هم من کودن هستم و نمیفهمم. شاید یکی از شما دوستان که تو این دنیا نامتناهی مجازی با دیگری دشمن هستید بتونید برای من کند تئوری اش را بلاخره یک جوری توضیح بدید "

سرزمین آقتایه
يکشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۵
تعداد معتادین "نظر" دهنده: یک دو جین
............................................



دارالترجمه :

به دلاله شماره یک خارج از کشور"دو در دو" و "نعیین کننده بلاگ رولینگ!" راهنمایی میشه، یه جای روضه خوندن برای نیم دوجین "نظر" دهنده" بی اسم و امضا ، دست یه دامن "حمایت" دسته جمعی "مبتکرین" نبلیغات آخوندی "غیر مستقیم " دنیای "مجازی" بشه، که صبحانه/ بلاگ نیوز/ دو در دو/ایروای ایرانیان خارج از کشور ... را (با اسم و امضای لابد عیر مجازِی!) علم فرموده اند، با هدف چپاندن تیترها و "پیش در آمدهای"مدفوعات خبرگزاریها و مطبوعات و صدا و سیمای جمهوری " اسلومی" به وبلاگ نوبسان!

Montag, Mai 15, 2006

انجام وظیفه لایتناهی یاد آوری مرسی گفتن و حفاظت راه و اندیشه ی امام

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 298


امروز رفته بودم دیدن آقای خاتمی. از بعد ریاست جمهوری یکسره دنبال جایی بود که در آن اقامت کند و دفتری داشته باشد...چند شب پیش حسن آقای خمینی، نوه ی امام با آقای خاتمی دیدار کرد و یکی از ساختمانهای دفتر امام را برای ملاقاتها و کارهای جاری به عنوان دفتر در اختیار ایشان قرارداد. این کار حاج حسن آقا خیلی پر معنا بود.

من به عنوان یک وظیفه انسانی نوشتم تا هم از زحمات خاتمی تقدیر کنم که 8 سال ریاست جمهوری پر اقتخاری بر این مرز و بوم کرد و حتی دفتر کاری برای خودش دست و پا نکرد و هم از حاج حسن آقا که هم قدرشناس است و هم حافظ امینی برای راه و اندیشه ی امام.

آسد ممدلی ابطحی / به زعم خودش "توپولی "
به زعم یک کاریکاتوربست عصبانی "تبعیدی" که جرات نداره عکس امام (ره) و رهبر معظمو بکشه: آسد ممدلی​خان
دوشنبه ۲4 ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۱4 می ۲۰۰۶
http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146307809


چرا ما مردم قدرناشناسی هستیم؟
- براساس دستور احمدی نژاد آقای خاتمی دیگر حق ندارد
از دفترش در کاخ سعدآباد برای دیدارهایش استفاده کند.

ا.ن آقا

http://roozonline.com/03satire/011446.shtml

Freitag, Mai 12, 2006

من هم بالاخره روزی برمی‌گردم. حقم است که برگردم.

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 297

گمان کنم از همت انداخته بودم توی شریعتی که از کنار حسینیه ارشاد، کوچه‌ی قبا، بروم سمت بلوار شهرزاد و بروم خانه....
این حس که آدم هر کاری در این مملکت بکند می‌تواند کلی تغییرات ایجاد کند انرژی عجیبی به آدم می‌دهد... شاید برای همین بود که رامین * رفت ایران.... من هم بالاخره روزی برمی‌گردم. حقم است که برگردم. یک دفعه دیدید با اسراییل هم روی هم ریختند و من را اصلا با عزت و افتخار دعوت کردند ایران! دنیا خیلی سریع شده. آدم فردایش را هم نمی‌تواند پیش‌بینی کند.


درخش ا.ن
مبتکر به ظاهر خل وضع کارگاه های مغزشونی
"صبحانه" / دو در دو/... ایرانیان خارح از کشور( ایروا )
آدينه ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۱۲ می ۲۰۰۶
http://i.hoder.com/archives/2006/05/060511_015242.shtml



درخشان به نظرم بسیار کار خوبی کرد که به تهران رفت موقع انتخابات و از فرصتی بهره برد تا اطلاعات خود را نو کند. کاش بقیه ای که درباره مملکتشان قلم می فرسایند این قدر به نو کردن اطلاعات خود اهمیت می دادند


حاج آقا بهنود برنده جایزه مدفوعاتی پنج تن آل عبا
http://behnoudonline.com/2005/08/050820_009541.shtml


*
دارالترجمه:
منظور درخش ان همانا آقای رامین خهان بگلوست
که تحت تاثیر تبلیغات حاج آقا بهنود مهاجر دیگر
به نو کردن اطلاعات خود اهمیت داد!

تفصیلات مصوٌٍر نامه ای که امام ره دیکته فرمودند و امدی نجات با شجاعت نوشت

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 296

رئيس مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه نامه دكتر احمدي نژاد با شجاعت نوشته شده است اضافه كرد: اين نامه نه تنها حرف دل ملت ايران بلكه حرف دل همه ملت هاي جهان و ملت هاي مسلمان است... اين نامه را نبايد نوعي انصراف از قطع رابطه 27ساله با آمريكا تلقي كرد. بعضي ها در داخل و خارج از كشور اين نامه را اينطور تفسير كردند كه ايران خواسته است به قطع رابطه 27ساله خاتمه بدهد. البته اين آمريكايي ها بودند كه ابتدا رابطه را قطع كردند اما ما هم در طول اين 27سال هيچ وقت تمايلي به برقراري مجدد رابطه نداشته ايم. همانطور كه امام فرمودند ما رابطه با آمريكا را مي خواهيم چه كنيم.

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
پنجشنبه 21 ارديبهشت 1385 11 مه 2006
http://www.kayhannews.ir/850221/2.htm#other201

http://r0ozonline.com/07cartoons/015546.shtml

دارالترجمه: "تفصیلات مصوٌٍر سر نوشت نامه ای که

امدی نجات با شجاعت نوشت

و امام ره دیکته فرمودند!"

جدیدترین اثر هنری یک کاریکاتوریست عصبانی تبعیدی
که کما فی السابق دوست نداره عکس امام ره و مقام معظم رهبری رو بکشه!

Donnerstag, Mai 11, 2006

سی و هفتمین (!) "جشن"سالگرد "ادامه" حکومت آخوندی،

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 295 .
........................................................................


آقای محمود احمدی نژاد
ریاست جمهوری اسلامی ایران
نامه شما را به آقای جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا خواندم. به نظرم آمد که بدنیست که در مورد این نامه برایت نامه ای بنویسم. ... بالاخره ده سال بعد محمود احمدی نژاد تبدیل به کارمند یک سازمان اداری یا خصوصی می شود و هر کس که بخواهد در مورد تو چیزی بخواند، لابد در نوشته های کسانی مانند من نام تو را جستجو خواهد کرد….

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته( دمت گرم سابق)
سید ابراهیم نبوی
-----------------------------------

". وز" ا.ن لاین
پنج‌شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۱۱ می ۲۰۰۶
http://r0ozonline.com/03satire/015558.shtml

نهاد ملٌي نگاهباني غیر استسلامی صلح در جهان

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 294

سعيد حجاريان" عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران‌اسلامي روز چهارشنبه پيشنهاد كرد كه "نهادي ملي براي حل منازعات و نگاهباني صلح در جهان" در ايران تاسيس شود.
حجاريان افزود: با اين وجود نبايد سلام به معني صلح را با استسلام جابجا كرد،

امروز ان لاین
پنج‌شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۱۱ می ۲۰۰۶

Mittwoch, Mai 10, 2006

به اسم
-ولی الله فیض مهدوی-
و ... به کام "ولی فقیه"



خود آموزفوری
قاطی کردن موز و شقیقه ملت همیشه در صحنه اینترنت "دسته جمعی"!
خود آموزفوری -
مهاجرت رقص برره‌ای شلوارهای مملو از ادرار به سر زمین آفتابه؛
خود آموز
راه اندا ختن وبلاگهای سیاسی عبادی "دسته جمعی"
صبحانه، بلاگ نیوز، دو در دو، ایروا...!

Dienstag, Mai 09, 2006

" شخص شخیص "اصلاحات" طلبکارش به طور استثنائی "نوَفَهمد" !

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 293

بعد از این همه "مرگ بر آمریکا" گفتن و ممنوع بودن هر نوع ارتباط و مذاکره مستقیم و غیر مستقیم با آمریکائی ها، رئیس جمهور ایران به عنوان بالاترین مقام اجرائی کشور ایران مستقیما به رئیس جمهور آمریکا نامه نوشته؛ و تابوی ممنوع بودن ارتباط مستقیم رهبران ایران و آمریکا را شکسته است...

گر چه این نامه به مشهور شدن بین المللی آقای احمدی نژاد منجر می شود ولی بهتر است از پیر برره الهام بگیرم و بگویم که من نوَفَهمم این نامه چه فایده ای برای ملت ایران
داشت.

آسد ممدلی ابطحی / به زعم خودش "توپولی "
به زعم یک کاریکاتوربست عصبانی "تبعیدی" که جرات نداره عکس امام (ره) و رهبر معظمو بکشه: آسد ممدلی​خان
سه‌شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۹ می ۲۰۰۶
http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146307795

نامه من تو را قربان سفارشی دو قبضه از تيمارستان به شیطان بزرگ


دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 292

سخنگوي دولت ... درباره متن نامه احمدي نژاد به جرج دبليو بوش گفت: ايران متن نامه مذكور را منتشر نمي كند؛ چرا كه اين نامه سرگشاده نبود و چنانچه مخاطب نامه خواست، مي تواند آن را منتشر كند.

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
سه شنبه ۱9 ارديبهشت ۱٣٨۵ - 9 می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850219/2.htm#other206


كتاب «دارالمجانين» نوشته سيدمحمدعلي جمال زاده نيز براي اقتباس سينمايي از معاونت فرهنگي فارابي مورد تاييد قرار گرفت.داستان اين كتاب درباره جوان شوريده حالي است كه به دخترعمويش علاقمند شده، اما با مخالفت عمو در زمينه ازدواج، كارش به تيمارستان كشيده مي شود و در تيمارستان با حوادث جالبي مواجه مي شود.

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
سه شنبه ۱9 ارديبهشت ۱٣٨۵ - 9 می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850219/3.HTM#other302

Montag, Mai 08, 2006

"خواندنی ترین" حرف ا.ن آقا ی ". وز" / از اعاز ظهور " . وز" و ا.ن آقا در "تبعید"

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 291



ا.ن
" . وز" ا.ن لاین
دوشنبه ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ٨ می ۲۰۰۶ http://r0ozonline.com/03satire/015475.shtml

Sonntag, Mai 07, 2006

تاكيد جدي و مديريتي معاون رييس جمهور و رييس سازمان تربيت‌بدني در اولين نشست

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 290

معاون رييس جمهور و رييس سازمان تربيت‌بدني در اولين نشست خود با رييسان فدراسيون‌هاي ورزشي تاكيد كرد: با هر ورزشكاري كه بخواهد با قيافه‌اي زنانه به ميادين ورزشي وارد شود برخوردي جدي و مديريتي خواهم كرد.

ایسنا
يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۷ می ۲۰۰۶
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-711136&Lang=P


گفتم: ديوانه اي از تيمارستان گريخته و با يك خودرو در حال فرار بود، از راديو اعلام شد كه يك ديوانه فرار كرده و با يك خودرو در جهت مخالف اتوبان در حركت است. ديوانه نگاهي به اتوموبيل هاي مقابل كرد و به راديو زنگ زد و گفت؛ يكي نيست، هزاران ديوانه دارند خلاف مسير رانندگي مي كنند .

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۷ می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850218/2.htm#other202

برنامه هاي "پالايش" شده ماهواره

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 289

طرحي در مجلس شوراي اسلامي تهيه شده است تا طبق آن مردم از برنامه هاي پالايش شده ماهواره استفاده كنند.

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۵ - - ۶ مى ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850217/14.HTM#other1403

گفتم: چه عرض كنم؟!.... فيله تصادف كرده و توي اتاق عمل بود، يك مورچه اومد پشت در اتاق عمل ايستاد. پرسيدند چيكار داري؟ جواب داد، اومدم بهش خون بدم!

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۵ - - ۶ مى ۲۰۰۶

Freitag, Mai 05, 2006

مطالب غير كارشناسي مشاور هنري رئيس جمهور در همايش «انتقام ابابيل»

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 288

اعتراض رئيس جمهور به مشاور هنري خود ( خبر ويژه ):
در پي اظهارات آقاي جواد شمقدري مشاور هنري رئيس جمهور... آقاي احمدي نژاد ...با وي برخورد كرده است...
در همايش «انتقام ابابيل» ... خانم فروز رجايي فر، يكي از سخنرانان همايش نسبت به دستور اخير رئيس جمهور براي حضور بانوان به عنوان تماشاچي در مسابقات فوتبال اعتراض كرد و شمقدري ... در دفاع از تصميم رئيس جمهور، مطالبي غير كارشناسي درباره حجاب مطرح كرد ... شمقدري در بخش ديگري از اظهارات خود با اشاره تلويحي به اعتراض مراجع نسبت به تصميم اخير رئيس جمهور گفته بود «... مي دانيم كه شمشير امام زمان(عج) چقدر گردن علما را مي زند»!

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
پنج‌شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۴ می ۲۰۰۶

Donnerstag, Mai 04, 2006

بازداشت يك عامل بيگانه که... بيانيه و اطلاعيه امضا کرده است!

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 286

بازداشت يك عامل بيگانه ( خبر ويژه ):
رامين جهانبگلو بعد از پيروزي انقلاب به غرب گريخته و چند سال قبل به ايران بازگشته بود، با گروه هاي جبهه موسوم به اصلاحات همكاري مي كرد و در ميزگردها و همايش هاي مدعيان اصلاحات حضور چشمگيري داشت.
جهانبگلو از امضاكنندگان بيانيه ها و اطلاعيه ها يي بود كه گروه هاي ضدانقلاب خارج نشين عليه اسلام و انقلاب صادر مي كردند. وي از جمله امضاءكنندگان بيانيه اي است كه شماري از صهيونيست ها-از جمله داريوش همايون و...- در تقدير از محكوميت ايران توسط پارلمان اروپا منتشر كرده بودند.

کیهان بازجوی عزیز ام القرا
پنج‌شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۴ می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850214/2.htm#other209

دارالترجمه :
کار خوبی کرد که به تهران رفت تا "اطلاعات" خود را نو کند

Mittwoch, Mai 03, 2006

خودآموز بازی "مینچ" با مادران و خواهران و شیطان بزرگ


دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج
تمرین شماره 285

نمی‌دانم با بازی "مینچ" آشنا هستید یا نه. بازی بچگانه‌ای است برای سرگرمی......آخرین باری که یاد بازی بی‌پایان مینچ در ایران اسلامی افتادم همین اعلام اجازه ورود بانوان به استادیوم‌های ورزشی بود که توسط رئیس جمهور ذوب در ولایت مطرح شد و پیش از اینکه زنان وطن ما را قدمی به خواست‌شان در این زمینه نزدیک کند، مهره‌شان را روی سر مار فرود آورد. خانم‌های ورزش دوست، تا بیایند به خودشان بجنبد ... سُر خوردند و خیلی عقب‌تر از آنجا که بودند پائین آمدند.

رضا علامه‌زاده
دوشنبه ١١ ارديبهشت ١٣٨٥
ایران امروز اصلاج طلبکاران پس پریروز
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/8205/


دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام محسن رضايي:
«علائم و اطلاعات نشان ميدهد كه ايران و آمريكا در حال دست به يقه شدن هستند و اين مساله روز به روز آشكارتر ميشود. آنها هردو به سمت ميدان ميروند. حال اين ميدان يا ميدان بوكس است يا كشتي.»

ایسنا
سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲ می ۲۰۰۶
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-708681&Lang=P

ا.ن: اصلا گه خوردم !

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 284


نبوی از اولین جلسه بازجویی به این طالبزاده بازجو میگفت که «ببینید آقا شما بیت المال را دارید هدر میدهید. شما من را گرفته اید
که آخر سر بگویم غلط کردم. خب باشد، اين که چيزی نيست
اصلا گه خوردم که نوشتم حالا چرا این قدر بیت المال حرام میکنید و به ما غذا میدهید که بخوریم. کو، ضبط کجاست؟ بیاورید تا من بگویم شما ضبط کنید و برویم. امضا کنیم و برویم.»

حاج آقا بهنود "برنده" جایزه مدفوعاتی پنج تن آل عیا
( "پدر خوانده " دیگر کاریکاتوربست "تبعیدی" زوزی نومچه . وز که "بلد" نیست "عکس" امام (ره) و رهبر معظمشونو بکشه)
قاصدک توروتتو
http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=91

خود آموز رهبری علمی با اطمينان كامل به روش پيشرفت میان بر

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 283

مقام معظم رهبري: بايد با استفاده از راههاي ميانبر به قله هاي علم و پيشرفت برسيم.
ایسنا
سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲ می ۲۰۰۶
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-708516&Lang=P

گفتم: شخصي مي گفت، احمق كسي است كه به چيزي اطمينان كامل داشته باشد. از او پرسيدند مطمئني؟ جواب داد، صددرصد!

کبهان بازجوی عزیز ام القرا
سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲ می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850213/2.htm#other202

نشستن "رهبر" انقلاب پای "درد دل"

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 282

کبهان بازجوی عزیز ام القرا
سه‌شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲ می ۲۰۰۶
http://www.kayhannews.ir/850213/index.htm <

Dienstag, Mai 02, 2006

سرزمین آفتابه و ریده‌مون ا.ن لاین

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 281




روز کارگر بر تمام زحمت‌کشان و مفت‌خوران دنیا مبارک باد.


سرزمین آفتابه ا.ن لاین
دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۵ - 1 می ۲۰۰۶


جدا" دست مریزاد خودمون که با هر تجمعی، کوچک یا بزرگ، داخل یا خارج، مجازی یا حقیقی، ریده‌مون می‌زنیم.

سرزمین آفتابه ا.ن لاین
سه‌شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۲ می ۲۰۰۶
http://mithras.org/mt/002534.php

Montag, Mai 01, 2006

"کیهانی تر" از کیهان بازجوی عزیز ام القرا

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 280

به سختی می توان قضاوت کرد که روزنامه های فعلی ایران، جام جم، جوان، سیاست روز، و یا حتی در بسیاری از موارد صدا و سیما کیهانی ترند یا خود کیهان.

آسد ممدلی ابطحی / به زعم خودش "توپولی "
به زعم یک کاریکاتوربست عصبانی "تبعیدی" که جرات نداره عکس امام (ره) و رهبر معظمو بکشه: آسد ممدلی​خان
9 ارديبهشت ۱٣٨۵ - 29 آوریل ۲۰۰۶
http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146307767