Freitag, Februar 29, 2008

فرنگ نشینان فرهنگ پرور



فرنگ نشینان فرهنگ پرور!



من بیماران فراوانی از بین دوستان خارجه نشین دارم که اتفاقا اکثر آنها بسیار محترمند و هم صحبتی شان باعث افتخار من است.

با این حال گاه با بیمارانی از ایرانیان مقیم خارج از کشور روبرو می شوم که احساس می کنند صرف اقامت آنان در خارج از کشور دلیل و نشانه ای است از برتری فرهنگی آنان.

به عبارت دقیق تر چون اروپا از نظر فرهنگ از ایران برتر است لذا هر فرد ساکن اروپا از نظر فرهنگی از هر فرد ساکن ایران برتر است.

به مطلب زیر توجه کنید و نظر خود را هم برایم بنویسید.

در مطب که باز شد زن و شوهر جوانی وارد شدند و مرد بدون مقدمه موبایلی را که با آن صحبت می کرد به من داد و گفت:با مادرم صحبت کنید!

پرسیدم: من ایشان را می شناسم؟

گفت: همکارتان هستند.

پس از احوالپرسی مادرشان که پزشک بود از من خواست که عروسش را معاینه کنم و سپس گفت که پسرم و عروسم از سوئد آمده اند و یک ماهی ایران خواهند بود و اگر امکان دارد پسرش را هم بدون نیاز به وقت قبلی ویزیت کنم.

قبول کردم و پس از ویزیت عروس خانم به پسر جوان گفتم که مادرتان می خواستند که شما را هم ویزیت کنم.

تشکر کرد و نشست.

در حین معاینه مرتب از اینکه در ایران چقدر همه چیز بد است و چقدر با سوئد فرق می کند و مردم ایران چقدر به نظافت اهمیت نمی دهند و اینکه ابتدا قرار بوده پزشک شود ولی بعدا متوجه شده که رشته مدیریت را بیشتر دوست دارد صحبت می کرد.

بعد از خروجش از اتاق منشی وارد شد و گفت: از خانم ویزیت گرفته بودم...از آقا هم ویزیت بگیرم یا نه؟

گفتم: بگیر

رفت و برگشت و گفت هر دو رفته اند...سپس اضافه کرد که آقاهه خیلی پررو بود و در سالن مرتب بلند بلند برای سایر مریض ها سخنرانی می کرد که اینجا هیچ نظم و ترتیبی ندارد و به یک تکه بیسکویت که از دست بچه ای به کف سالن افتاده بود اشاره می کرد و می گفت" اگر در سوئد این اتفاق افتاده بود مطب دکتر را تعطیل می کردند".

همین جا بگویم که مطب من یکی از تمیزترین مطب ها در ایران است و یک مستخدم اختصاصی دارد که از صبح تا شب فقط برای نظافت مطب از من حقوق می گیرد و حداقل روزی 3 بار کل مطب را تمیز می کند و بدون اغراق همه جا را برق می اندازد.

خیلی ناراحت شدم.

دو روز بعد منشی ام آمد و دو دفترچه بیمه از شرکت نفت را آورد و گفت که همان آقای سوئدنشین دفترچه های خواهر و برادرش را آورده و از شما می خواهد که ویزیت های پرداختی آنها را در دفترچه ها بنویسید تا از بیمه بگیرند.

به منشی گفتم که اول ویزیت خودش را که نداده بود از او بگیرد.

یک باره در باز شد و خودش به داخل اتاق آمد و منشی هم بلافاصله از او خواست که ویزیت پریروز خود را بپردازد.

در حالی که ناراحت شده بود گفت"من گمان کردم که چون شما با مادرم دوست هستید ویزیت نمی گیرید" و سپس با بی میلی ویزیت را پرداخت.

دفترچه های بیمه را بدون آنکه ویزیت پرداختی را در آنها گواهی کنم به او برگرداندم و گفتم که اولا من با مادر شما هیچ آشنایی ندارم و اولین بار بود که صدای ایشان را می شنیدم...ثانیا شما که متمدن هستید و در اروپا زندگی می کنید باید بدانید که ویزیت کسی با دفترچه بیمه دیگری خلاف مقررات است.

بیمه محصول تفکر و تصمیم انسان متمدن است و آن اینکه گروهی تصمیم می گیرند که ماهانه وجهی برای هدفی به صندوقی بپردازند و در وقت ضرورت "فقط اعضای گروه" حق استفاده از امکانات آن را داشته باشند.

ثالثا شما که ویزیت نپرداخته ای و می خواهی وجه نپرداخته را از بیمه کس دیگری دریافت کنی و ادعاهایت هم گوش فلک را کر کرده است آخر رندی و زرنگی هستی.

دمبش را گذاشت روی کولش و رفت!

تاریخ ترس محتسب خورده ی "آقایان(!)" جمعه گردی های بلند مدت سکولاریسم نوری قمری موشکی نو


تاریخ ترس محتسب خورده ی "آقایان(!)" جمعه گردی های گسترده
و بلند مدت سکولاریسم نوری قمری موشکی نو


دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج

" تاريخ ترس محتسب خورده/...
می دانيم که دو سه هفتهء پيش... آنچه در متن آقای گنجی چندان مورد توجه قرار نگرفته نزديکی ماهوی سياست آقای خامنه ای به عمليات «ارهابی» است تا عمليات «ارعابی».
توضيح می دهم: آقای خمينی دستور داد تا آنهائی را که بر سر عقيدهء خود باقی بودند در زندان ها بکشند و شبانه پيکرهاشان را با کاميون های ارتشی به گورستان برده و در گورهای دسته جمعی ناشناس دفن کنند. در اينجا کاملاً معلوم بود که هدف از آن کار «ارهاب» نيست ...
من در اين مقاله قصد ندارم تا وارد بحث عواقب اجتماعی گسترده و بلند مدت اين سياست ارهابی شوم. شايد در آينده بتوان به نکات مختلفی در مورد انسان «ارهاب زده» پرداخت"!


ا. ن. آقایاعلا
مخترع و کاپیتان "کشتی» سکولاریسم نوری قمری موشکی نو

گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/068618.php
آدینه 10 اسفند 1386 – 29 فوریه 2008

Donnerstag, Februar 28, 2008

امید: خاک بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی

امید
http://www.nosazi.tk


خاک بر سر ملتی که... !


ساعد مراغه ای (از نخست وزیران عهد پهلوی) نقل کرده است:
زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم.
اما وی با بی اعتنایی تمام سری جنباند و گفت:" خاک بر سرت کنم؛ فلانی کنسول است؛ تو نایب کنسولی؟!"
گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم؛ آن هم با قیافه ایی حق به جانب. باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت:" خاک بر سرت کنم؛ فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟!"
شدیم معاون وزارت امور خارجه؛ که خانم باز گفت:" خاک بر سرت؛ فلانی وزیر امور خارجه است و تو...؟!"
شدیم وزیر امور خارجه گفت: "فلانی نخست وزیر است ...خاک بر سرت کنم!"
القصه آنکه شدیم نخست وزیر و این بار با گامهای مطمئن به خانه رفتم و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی بیفتد. تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشید و گفت:" خاک بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی !"

کارگاه کاریکاتورهای مبارزاتی توفیق: مزدور اجاره ای

Mittwoch, Februar 27, 2008

منصور امان: وزن کشی "شاخص ها" با تک دست سرکوب

منصور امان
http://www.iran-nabard.com
ایران نبرد
وزن کشی "شاخص ها"
با تک دست سرکوب

علی خامنه ای، ولی فقیه جمهوری اسلامی، لازم دیده است که پیرامون "تفاوُت شاخص های نظام اسلامی با شاخصهای جهانی" یک بار دیگر به منبر برود و چوب تعلیمی خود را به سمتی که دوایر و اُرگانهای "نظام" باید در برخورد به جامعه و مردُم بپیمایند، نشانه بگیرد.

از آنجا که شنوندگان آقای خامنه ای یعنی، رییس و اعضای مجلس خبرگان به چنین نصایحی نیاز زیادی ندارند و نفس وُجود آنها به خوبی تفاوُت بین مُناسبات شبان – رمه ای با "شاخص های جهانی" جامعه مدنی را بازگو می کُند، از این رو می توان نتیجه گرفت که مُخاطبان اصلی وی را طرفهای خارجی "نظام" تشکیل می دهند.

کمی پیشتر از آن که ولی فقیه تک دست جمهوری اسلامی به سبُک سنگین کردن "شاخصها" بپردازد، اتحادیه اروپایی در یک بیانیه رسمی به شدت از قانون مُجازاتهای اسلامی که در آستانه تصویب قرار دارد، انتقاد کرده بود. روز دوشنبه نیز همین اتحادیه حمله لفظی گُماشته آقای خامنه ای علیه اسراییل را محکوم کرده و خواستار خودداری از تکرار آن شُده بود.

در همان حال که آیت الله خامنه ای با اشاره ضمنی به مساله پروژه بُمب اتُمی توضیح داد که: "تدابیر نظام اسلامی را می توان براساس مصلحت، آشکار یا مخفی کرد"، پیرامون پروژه سرکوب اجتماعی تاکید کرد: "هُویت نظام اسلامی باید همواره آشکار باشد زیرا تابلوی نظام است". با این سُخن، وی بر نقش مرکزی سرکوب داخلی در استراتژی امنیت "نظام" تاکید کرده و به طرفهای خارجی می رساند که چشمک "آقا" را به برداشتن روبنده ی او تعبیر نکُنند.

مفهوم گُفته های رهبر جمهوری اسلامی برای مردُم ایران،
تدارُک چینی برای افزایش فشار بر زنان و جوانان،
رژه بیشتر گله های پاسدار و بسیجی و ماموران امنیتی در دانشگاه، خیابان و خانه ها
و تشدید پیگرد کوشندگان سیاسی و صنفی است.

بابك داد: نكات شنيدني انتخاباتی

روزنوشته هاي بابك داد
http://www.babakdad.blogfa.com


نكات شنيدني انتخاباتی


من طنز نويس نيستم و اتفاقا خيلي هم گوشت تلخم! در واقع خيلي بيشتر از اندازه اي كه براي حيات معمولي بشر لازم باشد،دنيا و آدمهايش را جدي مي گيرم!در حاليكه هيچ چيز اينقدرها جدي نيست كه نشود حداقل يكبار به آن نخنديد! شاهد اين ادعا،مثلا دلسوزيهاي اخيرم در مورد اعتبار و جايگاه اصلاح طلبان بود كه ظاهرا زيادتر از خود آنان،اعتبار و آينده سياسي شان را جدي گرفتم و ديديم چه نتيجه تلخي در انتظار آنان بود!

اين جوش و خروش و جدي گرفتن البته هميشه باعث گرفتاريم بوده كه فعلا از آن در مي گذرم.اما برغم آن جدي گرفتن هاي هميشگي و گاه بي ثمر،غالبا با مطالعه برخي اخبار مطبوعات و ديدن برخي اخبار صداوسيما،به طنزپردازان حسادت مي كنم. زيرا با اينهمه خبرهاي خوشمزه و بامزه،طنزنويسان ما گنجينه اي از سوژه هاي ناب در اختيار دارند و گاهي هم اصلا نيازي به پردازش طنازانه اين اخبار و دخل و تصرف چنداني در آنها ندارند! فقط نقل دوباره برخي از اين خبرها مي تواند اثر نشاط آور و خاصيت فرح انگيزي بالايي داشته باشد!

حال اگر حوصله خنديدن داريد، اين چند خبر را بنقل از نشريات اين روزها بخوانيد!و اگر توانستيد جدي نگيريد، بخنديد

----------

اول اينكه «نيكنام» نماينده فعلي زرتشتيان در مجلس، بدليل «عدم التزام به دين اسلام» رد صلاحيت شد! در سوي اصلاحات،«رسول منتجب نيا» كه بدليل عدم التزام به اسلام ردصلاحيت شده بود،اظهار عقيده مهمي كرد و گفت:«بايد شوراي نگهبان كيفيت ردصلاحيتها را بالا ببرد! » همچنين «محتشمي پور» هم گفت:«اول بايد صلاحيت ١٢ عضو شوراي نگهبان رد شود!». «سلامتي» هم گفت:«با اينكه ما فقط در ٧٠ حوزه از ٢٨٠ حوزه، امكان رقابت داريم اما براي نشان دادن مظلوميت اصلاح طلبان، ليستمان را منتشر مي كنيم!» و دست آخر «هدايت آقايي» خبر داد:« احتمال دارد شعار انتخاباتي اصلاح طلبان، يعني "همراه شو عزيز!" را تغيير دهيم!»

اگر مي توانيم پيشنهاد خودمان را بگوييم و دين خود را به اصلاحات ادا كنيم،معتقدم شعار تازه اصلاح طلبان را بگذاريم:«كشتي شكستگانيم!...» يا بگذاريم:«باور نمي كنم اين تو خود تويي !»

در ديگر سو، در جبهه متحد اصولگرايان،براي آنكه صف درازي براي حضور در ليست اصولگرايان تهران تشكيل شده و فقط بايد ٣٠ نفر در ليست باشند،يك نماينده اصولگرا پيشنهاد داده ليست را ٣٨ نفره كنند تا براي ٨ نماينده اصولگراي مجلس كه در اين ليست انتخاباتي جا نشده اند،خداي نكرده دلخوري پيش نيايد! البته مردم تهران كماكان مي توانند فقط ٣٠ نماينده انتخاب كنند!

همچنين بعد از اعلام برنامه وزير جديد آموزش و پرورش مبني بر جداسازي كتابهاي درسي دختران و پسران،حالا پروژه جداسازي خواهران و برادران جدي تر شده و قرار است حتي بنرها و پوسترهاي تبليغات انتخاباتي هم براي زنان و مردان جداگانه طراحي و جداگانه چاپ و جداگانه منتشر و جداگانه نصب شود!

حالا گناه ديدن كنار هم اينها، بر عهده خودتان!

Dienstag, Februar 26, 2008

منصور امان: وردست شو عزیز


منصور امان
ایران نبرد

http://www.iran-nabard.com/

وردست شو عزیز!

اعلام آمادگی باند حکومتی "اصلاح طلب" برای شرکت در مراسم واگُذاری کُرسیهای مجلس، از به انتها نزدیک شُدن پروسه چانه زنی بر سر تقسیم و چگونگی سهمیه بندی اُرگان مزبور خبر می دهد

این پروسه که بر اساس یک روال تکراری و طبقه بندی شُده، با کشمکش پُر حرارت گرد رد صلاحیتها، قهر و عشوه ی کشدار، مُراجعه هیجان انگیز به ولی فقیه و سرانجام آشتی با ابروان گره خورده جریان یافت، اکنون می تواند نتیجه نه چندان غیرمُنتظره خود یعنی، ایستادن مُشترک پُشت بساط انتخابات را ارایه دهد. اگر چه توازُن قُوا به باند "اصلاح طلب" اجازه ایفای نقشی بیشتر از شاگرد مغازه را نمی دهد اما این وردستی انتخاباتی برای هر دو طرف به اندازه چند ده صندلی در مجلس ارزش دارد.

با این وجود، در حالی که برای باند ولی فقیه مُعامله ی یاد شُده جُز اعانه ی چند کُرسی تزیینی هزینه ی دیگری در بر ندارد، برای همریشان "اصلاح طلب" آن، صورت حساب مُشارکت، هر دوره بُلند بالاتر از پیش می شود. توجیهات مُتنوعی که از سوی اینان برای دویدن در رکاب "مجلس اصولگرا" ی آتی عرضه شُده است و از "نمایش مظلومیت" تا "جنبه اعتراضی داشتن" و از "مصلحت اندیشی" تا "قدر مقدورها را دانستن"، برای هر سلیقه ای جنس جوری پیشنهاد می شود، دُشواری قبولاندن این سیاست - حتی به لایه های پایینی خود - را بازگو می کُند.

باند "اصلاح طلب" جمهوری اسلامی بر نقش خود به عُنوان دستمال چرک گیر میز بازیهای غیر پاکیزه ی "نظام" تاکید ورزیده است. مُشکل این جاست که بر اثر کثرت استفاده، تهدید به جاگُذاشتن اثر معکوس بر میز مربوطه، بیشتر از احتمال جلا یافتن توسُط آن است.

Montag, Februar 25, 2008

یادداشت‌هایی برای مخاطب احتمالی: وعده انتخاباتی

یادداشت‌هایی برای مخاطب احتمالی
وعده جدید انتخاباتی



وقتی همه چیز جدیت خود را از دست می دهد، وقتی همه شعارها و وعده ها رنگ می بازد، شعارهای جدیدی زاده می شود؛ مثل شعار انتخاباتی این هموطن ما که چند روز پیش در تیتر یک نشریه ای محلی به قضاوت ملت گذاشته شد

امیر کارگر: یکی از نتایج اعدام نشدن سلمان رشدی ملعون ، همین پیش نویس قطعنامه تحریمهای شدیدتر رژیم آخوندی است

امیر کارگر
http://www.aftabkaran.com/a5814.htm


پیش نویس قطعنامه تحریمهای شدیدتر رژیم


پیش نویس قطعنامه تحریمهای جدید وشدیدتر رژیم آخوندی توسط سه کشور آلمان ،انگلیس وفرانسه به سازمان ملل متحد ارائه شد.حال ببینیم که ازفردا چه تحلیلها وتفسیرهایی بجزموضوع اصلی حول این مسئله مطرح خواهد شد.

١- این پیشنویس توسط صهیونیستها تهیه شده است.(جناح حاکم ورادیکال )
٢- این پیشنویس نشاندهنده وحشت کفار از امت اسلامیست.(جناح راست محافظه کار)
٣- این پیشنویس نتیجۀ تشنج طلبی دولت فعلی می باشد.(جناح پراگماتیست یا میانه رو)
٤- این پیشنویس نتیجه ناتوانی دولت در سیاست خارجی می باشد.(جناح مثلاً اصلاح طلب)
٥- این پیشنویس نتیجه ندانم کاری دولتمردان ما ودادن شعارهای تند وخطرناک است.(ملی مذهبی)
٦- این پیشنویس نتیجه تکامل مبارزات ضدامپریالیستی خلقهای ایران می باشد.(توده-اکثریتی)
٧- این پیشنویس نتیجه کوتاه آمدن دولتهای نالایق قبلی در قبال اعدام سلمان رشدیها می باشد.(سپاه تروریستی پاسداران)
٨- این پیشنویس نتیجه فاصله گرفتن ازمعیارهای بازار جهانیست و ممکن است بر سیر تصاعدی درآمدهای اسلام تأثیر بگذارد ،بنابراین دادن باج از کیسه مردم ایران به مصلحت نظام می باشد. ( مجمع مصلحت نظام)
٩- این پیشنویس از طرف نیروهای جنگ طلب وضد صلح تهیه شده است.(انجمن صلح نظام)
١٠ و١١و..........
بهتر است بدلیل رعایت بعضی از مسائل از جمله انتخابات مجلس مردمی وملی بیشتراز این موضع گیری درقبا ل این پیشنویس آورده نشود تا باعث سؤاستفاده دشمنان نگردد.اما راستی علت ارائه این پیشنویس و تصویب قطعنامه های گذشته وآینده بدلایل فوق الذکر بوده ومی باشد؟

حتماً داستان آن قهرمان دو را شنیده اید که ازدید انکار کننده گانش همه چیز ازجمله هوا وزمین ونور و نسیم ودریا ودعا ودادن نذری وتقلب وتبانی وویتامین وپروتئین و....عامل پیروزیش بود بجز خودش.

دراینجاست که بایستی به رژیم وکاسه لیسانش گفت: این همه فشاروایستادگی جامعه جهانی درمقابل شما تازه از نتایج اولیه پایداری اشرفیان است پس منتظر باشید تا ازاین پایداری صبح افول دولتتان هم بدمد.

Sonntag, Februar 24, 2008

ناهید رکسان: شلوار و سردار

ناهید رکسان
http://nahidroxan.blogspot.com

شلوار و سردار!


به گزارش «مهرنیوز»، مورخ 22 فوریه سالجاری، امامی کاشانی ضمن روخوانی ترهات تولیدی سازمان سید مهدی خاموشی چنین فرموده:
«از نخستین آفریدة خداوند [...] بحث مسئولیت‌های اجتماعی و تکالیف انسان‌ها در زندگی مادی مشخص و اعلام شد.»
و می‌بینیم که این «بحث‌های» عمیق فقط به گورکن‌ها اعلام شده، چون تکالیفی که در حکومت سنگسار و قصاص برای انسان‌ها تعیین شده، فقط به لباس زنان و ماهواره می‌پردازد، چرا که در اجتماع نخستین آفریدة خداوند خونخوار ابراهیم، جز حوا، هیچ موضوع نگران کنندة دیگری وجود نداشته. و اکنون مسئول انجام این «تکلیف» الهی، سردار «رادان»،‌ یا همان قهرمان مبارزی است که مجری برنامه «اوباش‌گیری» بودند، و آفتابه به گردن دوستان دیروزشان می‌انداختند و با هم عکس یادگاری می‌گرفتند! روز دوم اسفندماه، سردار«رادان» در گفتگو با نشریة «رویش» فرموده‌اند، اگر به «تکلیف» عمل کنیم، مردم ما را دوست دارند، و تکلیف مورد نظر سردار، همانطور که می‌توان حدس زد به شلوار و چکمة زنان محدود می‌شود! سردار رادان میفرمایند
رامین مولائی:
«کجای دنیا شلوار را روی چکمه می‌کشند، ‌که ایران دومی آن باشد [...] کجای دنیا بدون اینکه چکمه لازم باشد، چکمه به پا می‌کنند [...] چکمه‌هائی که استفاده می‌شود و زمان استفاده از آنها مهم است [...] در دنیا وقتی از چکمه استفاده می‌شود که گل و شل باشه و یا کسی از سرما وحشت دارد. این نوع چکمه‌ها بعضی‌های‌اش نه قابلیت جلوگیری از سرما دارد و نه قابلیت جلوگیری از ورود آب [...] اگر شخصی بخواهد با اغواگری شیک باشد [...] اینجوری دارد خودش را عرضه می‌کند که دیگران برایش مزاحمت ایجاد کنند. ضمن اینکه نمی‌دانم کجای شلواری که چسبان نباشد زشته؟»
بله حوا هم، آنقدر شلوار چسبان پوشید، تا حضرت آدم را «اغوا» کرد! و خداوند ابراهیم عصبانی شد، و هر دو را از بهشت اخراج فرمود! اینجاست که به عمق نگرانی سرداران پی می‌بریم! بهتر است، خانم‌ها پیش از پوشیدن چکمه با سردار «رادان» تماس بگیرند، و بگویند به کجا می‌خواهند بروند، تا ببینند، ایشان زمان و مکان را برای پوشیدن چکمه مناسب تشخیص می‌دهند یا خیر؟! سپس، یک لنگه چکمه را هم حضور سردار رادان تقدیم کنند، تا ایشان به «تکلیف» خود عمل کرده، بگویند چکمة کذا قابلیت مقابله با سرما و آب را دارد یا خیر؟ چون آنوقت‌ها هم، حضرت آدم مجوز چکمه پوشیدن حوا را تحت همین شرایط «صادر» می‌کرده‌اند. هر چند که چکمه‌های نخستین روزهای خلقت، مانند «پوشش» آن‌«حضرتین» فقط یک برگ انجیر بوده! ولی ایشان به تکلیف خود عمل می‌کردند. منتهی، حوا با پوشیدن شلوار چسبان،‌ و کشیدن شلوار روی چکمه، هوش از سر آنحضرت ربود! و شد آنچه نباید بشود!

مسلماً سردار «رادان»،‌ مانند دیگر برادران متعهد و مکتبی، نمی‌دانند که زن نیز با دیدن مردان مجذوب می‌شود ! چون در جامعة توحش دینی، فقط مرد حق «خواستن» دارد،‌ آنهم در صورتی‌که زن، بدون «مجوز رسمی» چکمه بپوشد! البته، سردار رادان می‌توانند با پیروی از مسیح، این زنان «اغواگر» را هم به راه راست «هدایت» کنند. مسیح پاهای ماری مادلن را با دست‌های مبارک خود شستشو داد، و تمام «گناهان» وی «پاک» شد! ولی این خواست سرداران نیست! چون اگر همة زنان به « زن مسکولاریسم نوقدس» تبدیل شوند، ایجاد ارتباط با هر زنی، در ذهن علیل «برادران» تشویش و نگرانی روحی ایجاد خواهد کرد! چون تصویر «زن مقدس»، در ادیان ابراهیمی همان «مادر» است، و در نظریة فروید، تمایل ناخودآگاه به تصاحب مادر، در ذهن پسر بچه با وحشت «قطع آلت تناسلی» سرکوب می‌شود. حال مجسم کنید شرایط برادران و سرداران را که، همزمان با وحشت از «قطع‌آلت تناسلی»،‌ باید با وحشت «اخراج از بهشت» خدائی نیز زندگی کنند!

ولی واقعیت این است که، «برادران» به دلیل «زنانه ـ مردانه» شدن جامعه، قادر نیستند چشم‌ از زنان بردارند، و مانند بچه‌‌های لوس و ننر، هر چه می‌ببینند، می‌خواهند! در نتیجه نه فقط زنان می‌باید دست از «اغواگری» بردارند، که همة زنان وظیفه دارند خود را به شکل فاطمه کروبی و مریم بهروزی، یا سردار نجار «بیارایند». یا اینکه با استفاده از ماسک‌های «هالوین» در انظار عمومی ظ
اهر شده، ایجاد ترس و وحشت کنند. همانطور که دیدیم، طالبان، همکاران افغانی «برادران»، جهت حفظ آرامش «اجتماعی»، حتی بر خر و قاطر نیز شلوار می‌پوشاندند، تا مبادا آرامش الهی شیخ پشم‌الدین‌ها مخدوش شود! بله، این است شرایط مطلوب سیاست استعمار در ایران:‌ سرکوب پیوستة زنان، جهت گسترش خشونت، و ارعاب مردم. چرا که در غیر اینصورت، حکومت «عدل علی» ساقط خواهد شد، و نه تنها سرداران، که ملایان نیز از بهشت حکومت استعماری رانده می‌شوند، و سر از زباله‌دان‌هائی در می‌آورند، که خاستگاه واقعی‌شان است.
..............................
متن کامل

اhttp://nahidroxan.blogspot.com/2008/02/blog-post_23.html



خود آموز "آموزش" معارف اجتماعی اصل بنیادی(!) جمهوری (!) دیونایی به دختربچه های آفتاب زده "دوران" قرون وسطایی پیش از دبستان

خود آموز "آموزش"
معارف اجتماعی اصل بنیادی(!) جمهوری (!) دیونایی
به دختربچه های آفتاب زده "دوران" قرون وسطایی پیش از دبستان!
...............

دارالترجمه زیان یاجوج و ماجوج


رامین مولائی"به گزارش ایونا، به نقل از روابط عمومی جشنواره دختران افتاب...
مدیر گروه اجتماعی و معارف شبکه 3سیما... با اشاره به اینکه حجاب یک اصل بنیادی است تصریح کرد:
این اصل را باید از دوران کودکی در مهد کودک و پیش از دبستان به کودکان آموزش داد" !

خبرگزاری دیونا
http://www.iwna.ir/shownews.aspx?newsid=11172

4 اسفند 1386 - 23 فوریه 2008

Freitag, Februar 22, 2008

انديشيدن، بيرون از جعبه و جمعه گردی های زورزورکی بر عرشه «کشتی» سکولاریسم نوری قمری موشکی نو


انديشيدن بيرون از جعبه
و جمعه گردی های زورزورکی
بر عرشه «کشتی» سکولاریسم نوری قمری موشکی نو
...............

دارالترجمه زیان یاجوج و ماجوج


"انديشيدن، بيرون از جعبه! /

"فرنگی ها عبارتی دارند که اغلب در بزنگاه هائی که حل مسئله ای و يافتن پاسخی برای پرسشی مشکل می شود آن را بکار می برند؛ می گويند «بيرون از جعبه فکر کن!»
مدتی است که با خود می انديشم اين «جعبه» را بايد به چه تعبير کرد؟...
مثلاً، در مدرسه می آموزيم که زمين گرد و کروی است. اما به اطراف خود که می نگريم جز زمين مسطحی که اينجا و آنجای افقش را سلسله ای از کوه ها شکنجی بلند و کوتاه داده چيزی نمی بينيم. اما کافی است تا ما را سوار موشکی کنند و چند کيلومتری از سطح زمين بالا ببرند تا از آن ارتفاع پائين را نگريسته و زمين را در کرويت اش ببينيم...
باری، دوست دارم در پايان، لحظه ای به زمين و زمانهء خودمان برگردم... يکباره خود و ديگر سرنشينان اين «کشتی» را می بينم که روزگار درازی است بر دريای مرده می رانيم و کسی نيست که از اطاق های دربسته بر هوای تازه برون آيد و سری به عرشه بزند، بالای دکل ها برود و ببيند که آيا اصلاً چيزی به نام خشکی در افق ديد ما هست؟ آيا بادی راه انداز ما کشتی نشستگان می وزد؟ و آيا بادبان های کشتی فکرمان نپوسيده اند؟"

حاج آقا ا. ن. اعلا
انديشيدن، بيرون از جعبه و جمعه گردی های زورزورکی بر عرشه «کشتی» سکولاریسم نوری قمری موشکی نوا
مخترع «کشتی» سکولاریسم نوری قمری موشکی نو
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/068336.php
آدینه 3 اسفند 1386 – 22 فوریه 2008

Donnerstag, Februar 21, 2008

باید یک جوابیه رسمی هم به آقای شریعتمداری بنویسم و بفرستم که طبق قانون مطبوعات باید چاپش کند


جوابیه فراساختاری، طبق قانون (!) مطبوعات

دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج
..........

بازم بگین ملا حسین درخشان، جاسوس رژیم نیست

وبلاگ فریاد بی صدا
http://shima.blogspot.com/
پنجشنبه ٢ اسفند 1386- 2١ فوريه 2008
...........................

" به نوشته‌ی دیروز من در قالب
«خبر ويژه‌ای در کیهان» واکنش نشان داد؛ آن هم چه واکنشی. من را بدون هیچ سندی رسما به جاسوسی برای سرویس‌های امنیتی اروپایی و اسراییلی متهم کرده است …
باید یک جوابیه رسمی هم به آقای شریعتمداری بنویسم و بفرستم که طبق قانون مطبوعات باید چاپش کند" !

حسین درخش ا. ن .
http://i.hoder.com/archives/2008/02/080221_016939.shtml
پنجشنبه ٢ اسفند 1386- 2١ فوريه

Dienstag, Februar 19, 2008

نگاه فراساختاری با رعایت کامل قانون (!) مطبوعاتی های علاقمند به قانون (!) اساسی حکومت آخوندی


نگاه فراساختاری  نگاه فراساختاری به قانون (!) اساسی حکومت آخوندی  با رعایت کامل قانون (!) مطبوعاتی های
علاقمند به قانون (!) اساسی حکومت آخوندی

...................
دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج


" بابا این آخر چه ممکلتی است؟ من اگر نخواهم مخاطبانم یک مشت تبعیدی شکم‌ سیر -- که نان شبشان از دشمنی کردن با مردم کشور خودشان و دیگر مشلومان و ضعیفان جهان تامین می‌شود و فقط بلدند اینجا فحش و فضیحت نثار آدم کنند -- نباشند باید چه‌کار کنم؟ ... پس چطور با کسانی که مخاطبان اصلی‌ام هستند حرف بزنم؟
خلاصه دوباره تقاضایم را از مطبوعات داخل ایران اعلام می‌کنم: چه کسی حاضر است به من یک ستون هفتگی بدهد که در آن با رعایت کامل قانون مطبوعات به نوشتن بپردازم؟
لطفا این درخواست را به اطلاع مطبوعاتی‌هایی که فکر می‌کنید علاقمند باشند برسانید"

حسین درخشان
http://i.hoder.com/archives/2008/02/080219_016924.shtml#comments
سه شنبه 30 بهمن 1386 - 19 فوریه 2008

بادبان: از صندوق‌های انتخابات مجلس هشتم بجز تفکر مستبد آخوندی چیزی بیرون نخواهد آمد

وبلاگ بادبان

از صندوق‌های انتخابات مجلس هشتم
بجز تفکر مستبد آخوندی چیزی بیرون نخواهد آمد .
اگر قرار بود تغییر و تحولی از صندوق‌های آراء بیرون بیاید
مطمئن باشید حکومت آخوندی انتخابات را خلاف شرع اسلام و خلاف قانون اعلام می‌کرد

Sonntag, Februar 17, 2008

همراه شو عزیز، پرروترین طرفدار قانون (!) اساسی حکومت آخوندی را انتخاب کنیم

پرروترین  طرفدار قانون (!)  اساسی حکومت آخوندی

همراه شو عزیز،
پرروترین طرفدار قانون (!) اساسی حکومت آخوندی
را
انتخاب کنیم

دارالترجمه زبان یاجوج وماجوج
.............................


"چه کسی حق مرا اعاده می‌کند. من: «نوه یک مرد روستائی بیسواد خراسانی»؟!/

چگونه است که وقتی «حیثیت نوادگان آیت‌الله» وسیله‌ی تصفیه‌حساب‌های جناحی قرار می‌گیرد، برخی ناگهان به یاد «حق‌الناس» می‌افتند اما وقتی «حیثیت من» (شهروندی ساده و بی‌پناه) در معرض زشت‌ترین و ناجوانمردانه‌ترین اتهامات و افتراها قرار گرفت (در هنگام انتخابات مجلس پنجم/ و به نحوی که حتی به آبروی همسر نوزده ساله‌ی من نیز رحم نشد) صدای یک کدام از آقایان در دفاع از «حق‌الناس» به هوا برنخواست؟! (نه تنها برنخواست، که در برابر «غصب صندلی نمایندگی نخست مردم مشهد توسط یکی از نامزدان همفکر» سکوت اختیار کردند؟...
چر؟
چون من «نوه‌ی مردی روستائی و بیسواد و خراسانی»ام؛ اما آنان «نوادگان آیت‌الله فقید»اند؟...
دوست دیرینه‌ای؛ در وبلاگش مطلب بسیار کوتاهی نوشت و از خود پرسید: «آیا بنده‌ی بدی چون من، می‌تواند از خدا تقاضایی داشته باشد و توقع استجابت هم داشته باشد؟!».
که لازم دیدم به او یادآور شوم:
احتمال می‌دهم که این سخن ات مصداق شرک باشد. چون چه کسی به درستی و به واقع می‌داند که «بنده‌ی خوبِ خدا» ست یا «بنده‌ی بدِ» او!...
«بازی 24 اسفند» هم می‌آید و می‌گذرد. اما حاکمان را دعوت می‌کنم تا آنچه را که گفتم؛ در میان متفکران دینی خود به بحث بگذارند و ببیند که آیا ممکن و متصور است که «نظارت استصوابی» با مبانی نظری و آموزه‌های دین‌شان منافات داشته باشد یا نه...
اما این‌که نوشتم «بازی 24 اسفند هم می‌آید و می‌گذرد»؛ هرگز به این معنا نیست که (حتی برای یک لحظه) ممکن است بپذیرم میان من که، نوه‌ی پیرمرد روستایی بیسوادی خراسانی» هستم با «نوادگان آیت‌الله خمینی» کمترین «نابرابری حقوقی» وجود دارد...
اما آنانی که در بررسی خود درباره‌ی «نوه‌ی دختری آیت‌الله فقید» تجدیدنظر کرده و حکم به صلاحیت او داده اند؛ باید بنشیند و در خصوص صلاحیت من نیز (چنانچه «فاقد هرگونه سابقه در محاکم صالحه»ی کشورم هستم/ که هستم و با اطمینان هم می‌گویم که «حتی برای یک روز و حتی در یک مورد» دارای سابقه‌ی کیفری و سابقه‌ی حقوقی نیستم) تجدیدنظر کنند.
...هیچ کم از «نوادگان آیت‌الله» ندارم. دستِ‌کم «قانون اساسی کشور»م که اینطور می‌گويد" !
آنانی که در بررسی خود درباره‌ی «نوه‌ی دختری آیت‌الله فقید» تجدیدنظر کرده و حکم به صلاحیت او داده اند"

فرهاد جعفري
http://www.goftamgoft.com/note.php?item_id=109&c=2
پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 14 فوريه 2008

Samstag, Februar 16, 2008

دارالترجمه "امنيت" اجتماعي یاجوج و ماجوج

دارالترجمه "امنيت" اجتماعي یاجوج و ماجوج

"يکي از اراذل و اوباش کرمانشاهي که
در طرح امنيت اجتماعي با لباس زنانه در ملاء عام چرخانده شد،
دوباره از مردم زورگيري کرد"!

پایگاه خبری نیروی انتظامی
http://81.28.32.51/NCMS/FullStory/?Id=76131
25 بهمن 1386 - 14 فوريه 2008

فراخوان (!) خيرخواهانه (!) نهضت (!) آزادی (!): همراه شو عزیز، برای جلوگیری از گشاد تر شدن "شكاف" ملت- دولت


همراه شو عزیز،
برای جلوگیري از گشاد تر شدن "شكاف" ملت- دولت
......................................
دارالترجمه زبان یاجوح و ماجوج
.................


"نزدیک به 30 سال پس از همه پرسي فروردين 58- که در آن، مردم نظام جمهوری اسلامی را برگزیدند... با نگاهي به متن قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران... مي توان دريافت كه ... متاسفانه در خلال اين مدت، نه مجلس خبرگان رهبري... و نه شوراي نگهبان قانون اساسي، نسبت به... پاسداري از حقوق ملت برپايه اصول قانون اساسي، علاقه‌مندي نشان داد...

نهضت آزادی ایران خيرخواهانه و فروتنانه تمامی نقش آفرینان و علاقه مندان ...
را فرا می‌خواند تا ... از ... گسترش شكاف ملت- دولت ... جلوگیري كنند"!

نهضت (!) آزادي (!) ايران
گو . یا نیوز
http://www.nehzateazadi.org/bayanieh/86/86_b_2052.htm
شنبه 27 بهمن 1386 - 16 فوريه 2008

Freitag, Februar 15, 2008

Donnerstag, Februar 14, 2008

سالگرد تدفین دوباره فروغ فرخزاد و بزرگداشت "پویشگران" باشرفی که سکولاریسم "نو (!)" را زکی لاریستی اختراع فرموده اند

سالگرد تدفین دوباره فروغ فرخزاد...سکولاریسم نو   24 بهمن
سالگرد تدفین دوباره فروغ فرخزاد
و
بزرگداشت
"پویشگران" باشرفی
که سکولاریسم "نو (!)" را زکی لاریستی
اختراع فرموده اند

....................................................................

دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج


"بازگوئی تدفين يک شاعر/
فروغ را چند بار ديگر ديده بودم و شرح نخستين ديدار را در ۱۹۹۶، به هنگام بزرگداشت نادر نادرپور در واشنگتن، نوشتم که چند ماه پيش هم در نشريه «ايرانيان» خودمان تجديد چاپ شد و در سايت خودم هم هست، اما آشنائی واقعی ام با خود او به انتشار «تولدی ديگر» مربوط می شد ...

بعد از ظهری در تابستان ۱۳۴۴ بود. با خسرو گلسرخی و احمد رضا و فروغ در رستوران هتل پالاس خيابان شاهرضا نشسته بوديم و چای می خوريم. گلسرخی قرار بود برای روزنامه آيندگان مصاحبه ای با فروغ انجام دهد. من و احمد رضا هم واسطهء آشنائی آنها شده بوديم. آنوقت، يکباره، وسط حرف هامان، يک آدم درشت هيکل جاهل مسلک که با حالتی مستانه از کنار ميزمان رد می شد، چشمش به فروغ افتاد و در ميانهء راهش برگشت و با حيرتی شوخی آميخته گفت: «به به! فروغ خانم. شما کجا اينجا کجا؟» فروغ را نگاه کردم که سرخ شده و هيچ نمی گفت. مردک گفت: «چيه؟ سلام ما جواب نداشت؟» باز هم فروغ ساکت و معذب نشسته بود و با فنجان قهوه اش ور می رفت. گلسرخی رو به مرد کرد و گفت: «آقا، لطفاً مزاحم نشويد». و مرد خنديد و گفت: «فروغ خانوم اين جوجه چی ميگه؟ حالا ديگه جوجه باز شدی؟» که گلسرخی با کله کوبيد توی دهانش و کافه بهم خورد. احمد رضا فروغ را که گريه می کرد بيرون برد و من هم به جمع و جور کردن گلسرخی و جدا کردنش از مردی که هرگز ندانستيم که بود و چه می گفت مشغول شدم" !

حاج آقا ا. ن. ناکجا آبادی اعلا
اسماعيل نوری علا
کاشف "نیو(!) سکولاریسم" نوری قمری
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php

Dienstag, Februar 12, 2008

عکس و تفصیلات حموم زایمون نیو سکولار


عکس و تفصیلات حموم زایمون نیو سکولار
.........................
دارالترجمه یاجوج و ماجوج


"رییس موسسه بين‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها گفت:
اميدوارم شاهد حضور حداکثری مردم در انتخابات باشيم...
وی هم ‌چنين درباره حضور مردم در راهپيمايی ۲۲ بهمن در جمع خبرنگاران گفت:
اين انقلاب، انقلاب اسلامی است و همه ملت ايران احساس می‌کنند که در سايه اين اسلام که ـ مظهرش امام (ره) است ـ می‌توانند به خواست‌های تاريخی خود برسند" !


عگس و تفصیلات
برگرفته از

ارگان نیو سکو لاریسم حاج آقا ا.ن. نوری
http://www.newsecularism.com/2008/0208-B/021208-Mohammad-Khatami.htm
22 بهمن 1386 ـ 11 فوريه 2008

اشکانيان نئو سکولاریست ناکجا آباد نوری قمری


اشکانيان نئو سکولاریست ناکجا آباد نوری قمری
.........................
دارالترجمه یاجوج و ماجوج



"نام سلسله ی ايرانی اشکانيان
نيز از همين عشق آمده است.
يعنی، «عشقانيان» بوده اند در واقع"!

حاج خانوم شکوه گو"." با نیوز
Shokooh Mirzadegi4.gif
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/politics/archives/2008/02/067937.php
22 بهمن 1386 - 11 فوريه 2008
......................


"شما،
برای مظنه زدن حرف های من،
به منبع مراجعه نياز ندارید
بايد دقت کنيد تا ببينيد
که من از کنار هم نهادن يک مشت بديهيات
چه نتايج «کارآگاهانه» ای گرفته ام!"

حاج آقا ا.ن. اعلا
اسماعيل نوری علا
کاشف نئو سکولاریسم
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php
آدینه 20 بهمن 1385 - 21 فوريه 2007

Montag, Februar 11, 2008

میداف : مو در بهمن به ‌سال هفت و پنجاه

حمید میداف
http://midaf.blogfa.com/

مو در بهمن به ‌سال هفت و پنجاه


مو در بهمن به‌سال هفت و پنجاه
غلط کردُم که گفتُم مرگ برشاه
ندونستُم که آخوند حقه بازه
کلاه ميله * سرمُ اون آيت الله
**
دویدُم تو خيابون در شبونگاه
زدمُ فرياد و گفتمُ لا الی اله
ندونستمُ که چند تا تيله * آخوند
خدا خر ميکونن*، استغفرالله
**
چه شو‌ها* پشت بوم* رفتُم دو واره*
کشیدُم داد با حلقوم پاره
مو هی فریاد کردُم: مرگ بر شاه
یه تیمسار اومد و گفت: این نواره
*
مو می‌گفتُم امام جونُ در کجایی
جونُم بر لب رسیده کی مي‌آیی
نوفل لوشاتو ول، بار سفر بند
فغان از دوری و رنج جدایی
**
امام اومد و رید تو کاسه کوزه‌ام
تا گفتُم ملی‌ام، زد توی پوزه‌ام
او ُشد چی‌پون* و ماهم گوسفنداش
مو نُم در رفتم و گفتُم به گوزم
**
امام اومد عجب حنگی به‌پا کرد
منو در جبهه‌ها تنها رها کرد
مو حق بیدُم* نفهمیدُم چطوشد؟
که باطل اومد و لنِگ‌ام هوا کرد
**
عجب کشکی شده اين انقلابمُ
عجب پشمی شده رؤيا و خوابمُ
مو که ازدست دنيا در عذابُم
زدست کی بنالمُ، خوم * خرابمُ
**
عجب گولُم زده آخوند بد نام
مو کردُم انقلاب و او بَردَ کام
نه گوجه دارم و نی نون سنگک
تموم استخون‌هایم شدن جام*
**
مقامات رژيم پارو کُنن پول
مو اينجا احمقمُ، خوردمُ فقط گول
نه کاخی دارمُ و نی بنزشنگول
بقول آلمانها هستمُ فقط Null

آقا سیْد علی، آخوند گُمنام
تو گوشمُ مي‌خونه از صبح تا شام
تو کردی انقلاب و ريخت خينِ‌ات*
مو اينجا رهبرمُ تو امٌتِ خام
**
آهای سيد علی خوارمُ تو کردی
ز وضع خويش بيزارمُ تو کردی
الاهی جِر خوره تنبون تو کين‌ات*
مو خیاط بيدُم بي‌کارمُ تو کردی
**
شنیدُم حال و احوالت چنینه
اجل حاضر شده اندر کمینه
مو نفرین کردُم "شاش گیرَک" بگیری
گرفتی یا اخی؟ نفرین همینه!
**
اگه روزی رسه دستُم به‌ رهبر
کشُم ریش سفیدش از پس سر
چپونُم تو زباله‌دون تاریخ
تموم هیکل‌اش، الله و اکبر

.................................................

ترجمه


ميله ( مَيل بروزن سَيل) = گذاشتن ؛ میله = می‌گذارد
تيله = توله
ميکونن = مي‌کنند
شو = شب
بوم = بام
دو واره = دوباره
چی پون = چوپان
بیدُم = بودم
خوم = خودَم
Jam = جام
خين = خون
کین = کون
Null = صفر
بيدُم = بودم
چپونُم= چپانم

خطبه ی راهپیمائی بیست و نهمین سالگرد دفن آرمانهای " انقلاب" 1357


خطبه ی راهپیمائی
بیست و نهمین سالگرد دفن آرمانهای "انقلاب" 1357

.........................
دارالترجمه یاجوج و ماجوج


"امروز بیست ونهمین سالگرد انقلاب است… روز اول بعد از دفن اقوام و دوستان سر قبر جمع میشوند و خطبه میخوانند… حتی کسانی که خودشان هم رد صلاحیت شده اند، در این راهپیمائی شرکت می کنند… روز بیست و دو بهمن یکی ازبزرگترین فصول تاریخ ایران هست و خواهد ماند. همه انتظار دارند آرمانهای اولیه که همه در آن بودند، زنده باشد"!

حاج آقا ابطحی جونیور، به زعم خودش: توپولی
http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146309270
22 بهمن 1386 - دوشنبه 11 فوريه 2008
......................

یک کاریکاتوریست عصبانی "تبعیدی"
به "توپولی" میگه :
سید الماله کشین
خودش از " . و ز " و رادیو " . و . و نه " مواجب میگیره (مثل ا.ن. آقا)
لاکن تمثال امام (!) اصل یکم قانون (!) آساسی(!) راحلشو نمیکشه
که مبادا " . و . و نه " و " . و ز " ش
چه و چه بشه

دارالترجمه یاجوج و ماجوج
22 بهمن 1386 - دوشنبه 11 فوريه 2008


Sonntag, Februar 10, 2008

نهضت نوشابه های مترقی " . و ز" اون لاین امام سیزدهم

نهضت نوشابه های مترقی " . و ز" اون لاین امام سیزدهم

دارالترجمه زبان یاجوچ و ماجوج

............

‏"ببخشین! شما ... کدوم امام هستین؟" !

أ‌. ن. آقا
(ملیجک خارج از "کشور" عالیجناب سرخ ریش و شرکا)
" . و ز"
یکشنبه 21 بهمن 1386 - 10 فوریه
2008
http://www.roozonline.com/archives/2008/02/post_6114.php
..........................





" - در پرواز امام به ايران چه كساني حضور داشتند؟‎ ‎
- آن ها كه به ياد دارم، غير از رهبر فقيد انقلاب، آقايان سيداحمد خميني، بني صدر، صادق قطب ‏زاده، دكتر صادق طباطبايي و هادي غفاري بودند...
تعدادي از خانم ها نيز در آن پرواز بودند. از كساني كه به ياد دارم خانم نوشابه اميري، خبرنگار كيهان ‏بود"!

" . و ز"
‎‎ http://www.roozonline.com/archives/2008/02/post_6095.php
یکشنبه 21 بهمن 1386 - 10 فوریه 2008
‎‎.

Samstag, Februar 09, 2008

فریاد بی صدا / به آخونده ميگن : سنتور حرامه ؟ ميگه : بله ! ميگن : ارگ ؟ ميگه بله ! ميگن : شيپور ؟ ميگه : بله

وبلاگ فریاد بی صدا

جوک !


به آخونده ميگن : سنتور حرامه ؟
ميگه : بله !
ميگن : ارگ ؟
ميگه: بله !
ميگن: شيپور ؟
ميگه : بله !
ميگن : پس خميني اي امام رو با گوز بزنيم؟



عبدالقادر بلوچ : قبر و تحول فرهنگی

عبدالقادر بلوچ
http://balouch.blogspot.com/

قبر و تحول فرهنگی

سرپرست سازمان اوقاف می‌فرمایند هشت هزار امامزاده و بقاع متبرکه در کشور وجود دارد. به عقیده این حجة‌الاسلام بقاع متبرکه می‌توانند نقش مهمی در تحول فرهنگی جامعه داشته باشند.

دانشمندان غربی فکر می‌کنند تحول فرهنگی با بقاع خشک و خالی هم امکان پذیر است. برای همین شما می‌بینید که فرهنگ غرب اصلاً متحول نمی‌شود و حول و حوش حاملگی مریم مقدس درجا می‌زند. بر عکس جامعه‌ی ما آنقدر تحول فرهنگی پیدا کرده که دچار بیماری کثرت جرائم شده. بقاع هر چه متبرکتر باشد نقشش در تحول فرهنگی بیشتر می‌شود. تبرک بقاع امامزاده‌ای خشتی سه گلدسته از تبرک سایر بقاع جلوتر است. دانشمندان اینجا وقتی دانشمندان ما را که بر اثر تحول فرهنگی بیش از اندازه‌ جامعه به خارج فرار کرده‌اند می‌بینند همه انگشت به دهان تلاش دارند که سرٌ تحول فرهنگی جامعه امروز ما را بدانند.

دلیل طفره رفتن دانشمندان ما از جواب دادن این است که دانشمندان این قسمت از جهان به خاطر اینکه تحول فرهنگی پیدا نکرده‌اند هر گز نخواهند فهمید که چطور ما از دوازده امام معصوم، هشت هزار امامزاده نصیبمان شده.

جمعه گردی حاج آقا پرزیدنت احمدي نژاد نوری: اختراع جدیدترین سکولاریسم نو (!) برای معالجه و دوا درمون سکولاریسم عهد عتیق و نیمدار و نو




جمعه گردی حاج آقا پرزیدنت احمدي نژاد نوری
اختراع جدیدترین سکولاریسم نو
برای معالجه و دوا درمون سکولاریسم های عهد عتیق و نیمدار و نو




دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج
.................

"درباره نقش و وظيفه دولتها در باب فرهنگ عمومي، به ويژه فرهنگ ديني، دو ديدگاه افراطي وجود ‏دارد:

يک ديدگاه مربوط به کساني است که اساسا هيچ مسئوليت و به تبع آن حقي را براي دولت ها جهت ‏سياستگذاري در اين عرصه قائل نيستند و پيداست که جوهره کلام اين افراد چيزي جز سکولاريسم ‏نيست.

اما ديدگاه دوم مربوط به کساني است که اگرچه همچون دسته اول داراي جهالت ها و امراض اعتقادي ‏نيستند اما به دليل اعوجاج شناخت و سليقه مي خواهند تا با صدور بخشنامه و دستور و تحکم، تمامي ‏زواياي فرهنگ عمومي و ديني مردم را متاثر کنند.‏

در اين ميان اينجانب با افراطي دانستن هردو ديدگاه معتقد به حرکت اعتدالي هستم" !

جمعه گرد
ی حاج آقا پرزیدنت محمود احمدي نژاد نوری
وبلاگ
رياست جمهوریجدیدترین سکولاریسم نو (!)
http://www.ahmadinejad.ir/fa/imam-hossein
آدینه 19 بهمن 1386 / 8 فوریه 2008
‏‏

Freitag, Februar 08, 2008

گزارش بدون شرح هم اندیشی(!) رهبراتحاد "ملی" پنجاه هزارتومانی با نمايندگان اصلاح طلب ادوار پارلمانی (!) حکومت آخوندی

گزارش بدون شرح هم اندیشی(!) رهبراتحاد "ملی" پنجاه هزارتومانی
با نمايندگان اصلاح طلب ادوار پارلمانی (!) حکومت آخوندی

دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج
.................

"هم انديشي نمايندگان اصلاح طلب ادوار مجلس با كروبي"

روزنا
http://www.roozna.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=43164
آدينه 20 بهمن 1386- 9 فوريه 2008


توضیح المسایل "چگونگی" مدرن شدن و سکولار "نو (!)" نشخوار کردن / تفصیلات زکی لاریستی روندهای خصوصی "طرد" قانون(!) اساسی حکومت آخوندی


کشفیات جدید مخترع انواع و اقسام سکولاریسم آلات نو و نیمدارعهدبوقی مدرن
توضیح المسایل چگونگی "مدرن شدن" و "سکولار نو (!)" نشخوار کردن
تفصیلات زکی لاریستی روندهای خصوصی "طرد" اصول شماره 1 و2 و
3 و4 و5 و27 و 110 قانون(!) اساسی آخوندی

....................
دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج
....................

«چگونگی "مدرن شدن" بدون "سکولار بودن" / جمعه گردی ها/
"از نظر من، خوشبختانه يا متأسفانه (که تعيين تکليفش با شماست!) ... ما به دنبال «يک کلمه» (يعنی «قانون») براه افتاده بوديم و به مشروطه رسيديم...
به عبارت ديگر، من چنين می پندارم که علت و غايت حرکت همهء جوامع نه تمايل به متجدد شدن که گرايش به عادلانه و قانونمند زيستن بوده است ... اما اگر کليد بحث را «قانون خواهی و عدالت طلبی» دانستيم و با آن درهای تفکرمان را گشوديم آنگاه نخست بايد به اين نکته توجه کنيم که ... قوانين را چه کسانی، به چه مقاصدی، و طی چگونه روندی بوجود می آورند و چه راه هائی برای طرد قوانين بد و تعديل قوانين نيمه نابهنجار و وضع قوانين ناسخ وجود دارد" !

جمعه گردی های کارآگاهانه حاج آقا اسماعیل زکی لاریسم قمری نوری
"گو . " یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/067805.php
آدينه 20 بهمن 1386- 9 فوريه 2008 -
...........................

"باور کنيد که گاه دل آدمی
از حرام شدن هوش و ذکاوت و شجاعت فرزندان ميهنش
آتش می گيرد" !

جمعه گردی های کارآگاهانه حاج آقا اسماعیل زکی لاریسم قمری نوری
"گو . " یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/067564.php
آدينه 12 بهمن 1386 - 1 فوريه 2008

Donnerstag, Februar 07, 2008

بصیر نصیبی: احمد باطبی ، عکاس ویژه (!) روز اون لاین

بصیر نصیبی
سینمای آزاد

http://www.cinemaye-azad.com/


احمد باطبی ، عکاس ویژه (!) روز اون لاین

درجریان حرکت های دانشجویی تصویر احمد باطبی، که پیراهن خونین دانشجویی را به روی دست بلند کرده بود به روی جلد بسیاری از نشریات ارو پایی قرار گرفت واین دانشجو به نوعی به سمبل مبارزات دانشجویان بدل شد و در سیاهچال های جمهوری اسلامی وحشیانه ترین شکنجه ها را تحمل کرد اما وانداد . مدتی است رهایش کرده اند وکاری به کارش ندارند وچه بهتر از این، حتا اگر باطبی تصمیم گرفته باشد دیگر به زندگی شخصی اش ادامه دهد. ایرادی از این بایت به او نیست. اما چندی است که کارهای عکاسی باطبی در روزاون لاین یا بهتر بگوئیم روزی اون لاین منتشر می شود این یک سایت معمولی فرهنگی نیست. این روزی نامه را باند مسعود بهنود هفت خط میچرخاند، که از برپایی آن اهداف پنهان حتا آشکاری را دنبال می کنند، آشکار ترین برنامه این سایت راه باز کردن برای تسلط دوباره دارو دسته خاتمی /رفسنجانی است به این دلیل است که تمام جنایت های 28 سال حکومت ج. اسلامی را فقط به گردن دار ودسته جنتی/احمدی نژاد می اندازد، تاکلیت رژیم را از زیر ضرب حارج کند. ایا این واقعیت ها را با طبی نمی داند؟ و ایا نمی داند که در تسویه خونین دانشگاها از عوامل ضد انقلاب (!) آقای سروش چماق داری داشت که الان "طنز نویس" شده و جزء شورای سردبیری روزی اون لاین است؟ همکاری مداوم با روزی اون لاین دامن همکارانشان را هم آلوده می کند.شما فکر می کنید وقتی فرخ نگهدار این سایت را معتبر ارزیابی می کند چه تصوری از واژه ی اعتبار دز ذهن نگهدار نقش بسته است؟ آقای باطبی هیچ محبوبیتی ابدی نیست. هوشیار باشید

.....................

سینمای آزاد ایران در تبعید.زاربروکن آلمان.
www.cinemaye-azad.com

Mittwoch, Februar 06, 2008

افتتاح فستیوال شکوهمند دهه زجر، با نمایش فیلم‌ سینمایی "سرنوشت عبرت انگیز دو تا ضعیفه کچل" به کارگردانی مراجع "معظم" تقلید و روحوضی






افتتاح
فستیوال شکوهمند دهه زجر،
با
نمایش فیلم‌ سینمایی
"سرنوشت عبرت انگیز
دو تا ضعیفه کچل"
به کارگردانی
مراجع "معظم" تقلید و روحوضی

..................................

دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج





"فیلم سینمایی «قرنطینه» که در سال جاری تولید شده، اکنون در حال نمایش در بخش خارج از مسابقه بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر است.

به گزارش خبرنگار شیعه نیوز، این فیلم درباره پسر جوان و متمولی به نام سهیل است که پس از تصادف با خودرویی که راننده آن دختری به نام سمیه است عاشق او می‌شود و دختر نیز عاشق سهیل می‌شود اما برای عقد و ازدواج با مشکلاتی روبرو می‌شوند زیرا هنرپیشه نقش اول فیلم از خانواده‌ای متمول است اما به علت مخالفت‌ها و به‌ویژه مخالفت پدر، نمی‌تواند ازدواج کند؛ اما با این حال ارتباط‌شان را با یکدیگر ادامه می‌دهند.

در ادامه سمیه دچار بیماری سرطان می‌شود و مجبور می‌شود شیمی‌درمانی کند.

سمیه سپس به بهانه شیمی‌درمانی و ریختن موهای سرش، بدون حجاب در صحنه‌های فیلم حضور می‌یابد و تنها پوشش او مانتو است و از گردن به بالا کاملاً برهنه است و دیگر بیمار این بخش نیز که یک دختر است به همین صورت در صحنه‌های فیلم حضور یافته است.

این در حالی است که مجری طرح، مدیر تولید، تهیه‌کننده، کارگردان، دستیار کارگردان، بازیگر نقش اول، فیلمبردار، دستیاران فیلمبردار، صدابرداران، طراح صحنه و لباس، عکاس، تدوین‌گر و دیگر متصدیان تهیه این فیلم همگی مرد هستند و در تمام صحنه‌ها نیز حضور دارند که عکس‌هایی از آن تا کنون در رسان‌ها انتشار یافته است.
در این خصوص نظر برخی از مراجع معظم تقلید را جویا شدیم:


محضرمبارک مراجع معظم تقلید:


سلام علیکم
خانمی موی سرش را از ته می تراشد و بدون هیچ گونه روسری و پارچه ای که سر و گوش را بپوشاند در فیلم های سینمایی ایفای نفش می کند. حضور خانم ها با چنین وضعی در اجتماع چه حکمی دارد؟
آیا تراشیدن موی سر باعث منتفی شدن حکم حجاب است؟

پاسخ آیت الله سیستانی (دام ظله):

خیر

پاسخ آیت الله مکارم شیرازی (دام ظله):
حجاب تنها مربوط به موی سر نیست، بلکه علاوه بر موی سر، خود سر را نیز باید بپوشانند. تنها گردی صورت و دستها تا مچ استثناء است"!

شیعه نیوز
http://www.shia-news.com/ShowNews.asp?Code=86111608
سه شنبه 16 بهمن 1386 - 5 فوريه


Dienstag, Februar 05, 2008

فرهاد حیرانی: جدا سازی درمانی

فرهاد حیرانی
http://farhadheyrani1.blogfa.com


جدا سازی درمانی!


انواع بهانه ها برای جداسازی مردان وزنان را شنیده بودیم ، مثل جداسازی در اتوبوس ، راه پله ادارات ، دفترکارمندان ،تفکیک پارکها ، دانشگاه ، متون درسی ، قطار ، قسمت جلو تاکسی ها ... ، اما این بار سخن از جداسازی در اموری ست که تخصص ، ویژگی اصلی آن است. همزمان با اجرای فاز یک بیمارستان مخصوص بانوان ، لاله افتخاری نماینده مجلس و هوادار دولت اعلام نمود

۱. "در سرزمين اسلامي نبايد يك مريض زن به دست‎ ‎نامحرم مداوا شود".
۲. "جدا سازي در اماکن عمومي از جمله ادارات، پارک، سينما، قطار، آسانسور ، دانشگاه و‎ ‎ساير اماکن ‏براي صيانت از زنان قابل اجراست".
۳."زنان با كمال ميل اين فرصتهاي شغلي را که با توجه به خلقت انسان برای بانوان مکروه است را در اختيار آقايان قرار‎ ‎مي‌دهند "
بجز عوام فریبی و ریا و کاسه داغتر از آش شدن چه نامی میتوان بر طرح هایی اینچنین نهاد ؟

ساخت بیمارستان ویژه بانوان آنهم در شرایطی که کمبود پزشک و مراکز درمانی از معضلات اجتماعی در سرتاسر ایران ست تنها به یک لطیفه شباهت دارد ، که اولا برخلاف دستور صریح تمام کتب توضیح المسائل علما و مراجع تشیع، از جمله خمینی کبیر(!) است. و عوام فریبی ست چرا که اگر واقعا لمس دست بیمار توسط دکتر نامحرم گناه باشد بانوان مقیم شهرستانها باید تن به معاصی و گناه و تماس با نامحرم دهند اما زنان تهرانی از این آسیب مهلک به سلامت خواهند گذشت ، البته اگر بتوانند بر ترافیک و دوری مسیر غلبه کنند

ناگفته پیداست پس از افتتاح بیمارستان ویژه زنان ، مطمئنا خواهند گفت بقیه مراکز درمانی از پذیرفت بانوان معذور میباشند !

Samstag, Februar 02, 2008

هشدار (!) 370 فعال انتخابات آزاد (!) و ... چه و چه و چه


هشدار (!)
370 فعال انتخابات آزاد (!) و ... چه و چه و چه
....................
دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج


ما از مردم آگاه وآزادی‌خواهان ايران، از همه زنان و مردان ميهن‌دوست و حق‌طلب ايران دعوت می‌کنيم که با حفظ هشياری و مراقبت از استقلال و حاکميت ملی متحداً برای برداشتن موانع موجود بر سر راه انتخابات آزاد
(!) و روی کار آمدن دولتی متکی به رأی و رضايت همه مردم بکوشند ...

۱۰/۱۱/۱۳۸۶

هاشم آغاجری ، محمد آزادی ، محمد آقازاده، سامر آقايی، فريدون آقاسی،سعيد آل آقا، عباس ابوذری، هادی احتظاظی، منوچهر احتشامی، حميد احراری، بابک احمدی، نعمت احمدی، طاهر احمدزاده، حسن احمدی، محسن احمدی، محمود احمديان،محمدرضا احمدی نيا، مصطفی اخلاقی، ساجد اردبيلی، حسن اسدی، رشيد اسماعيلی، فرزانه اسکندری، يدالله اسلامی، مرتضی اشفاق، حميد آصفی، حسن افتخاراردبيلی، محمدمهدی اردهالی، جلال اقتداری، اعظم اکبرزاده، زهرا اکبرزاده، علی رضا اکبرزادگان، علی اکرمی، محمود امير احمدی،امين احمديان، مهدی امينی زاده، عباس اميرانتظام، نيره انصاری، حجت انصاری، حسين انصاری راد، عبدالمجيد الهامی، کمال الدين بازرگانی، پروين بختيار نژاد، اکبر بديع زادگان، رحمت الله برهانی، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فرشته بازرگان، محمد نويد بازرگان، ملکه بازرگان، فتانه بازرگان، مختار باطولی، روح‌اله باقرآبادی، ايرج باقرزاده، ايمان براتيان، محمد بذرپور، محمد بسته نگار، مهدی بسته نگار، محمد حسين بنی اسدی، عماد بهاور، حميد بهشتی ، محمد بهزادی، بهروز برومند، محمد بهفروزی، راضيه بوستانکار، مرضيه بوستانکار، جلال بهرامی، صفا بيطرف، مسعود پدرام، عباس پوراظهری، رضا پويان، حبيب الله پيمان، مجيد پيمان، عبدالرضا تاجيک، عباس تاج‌الدينی، هادی تفنگچی، غلامعباس توسلی، محمد توسلی، محمدرضا توسلی، رضا تهرانی، مجيد جابری، علی جمالی، فرشته جمشيدی، مجتبی جهانی، فرانک چالاک ، رضا حاجی، مجيد حاجی بابائی، علی حاجی قاسمی ، بهمن حافظی، طه حجازی، حميد حديثی، علی حديثی، حسين حريری، آيدين حسنلو، بهزاد حق پناه، جمشيد حقگو، وحيد حقيقی، جلال حجتی، علی حکمت، منيژه حکمت، ابوالفضل حکيمی، عبدالکريم حکيمی، مجيد حکيمی، محمد رضا حمسی، فخرالدين حيدريان، جعفر خائف،نبی اله خانزاده مرخالی، ابراهيم خدادادی، مهدی خدادادی، امير خرم، حسين خطيبی، محمد خطيبی، مجتبی خندان، ابراهيم خوش سيرت سليمی، اسماعيل خوش محمدی، هوشنگ خيرانديش،محمدعلی دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر،محمد داديزاده، محمدمهدی دانشيان،محمد حسن داوودی، محمود درد کشان، محمود دل آسايی، اميرخسرو دليرثانی، عباس دهقان نژاد، مصيب دوانی، ابراهيم دينوی، امير رزاقی، محمد صادق ربانی، تقی رحمانی، فاطمه رحمانی، منصور رسولی، جواد رحيم پور، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايی، سهراب رزاقی، عبدالله رضايی، محمد صادق رسولی، احد رضائی، اصغر رضائی، بيوک رضائی، محمد رضائی، بهمن رضا خانی، اشکان رضوی، حسين رفيعی، مهدی رهنما، رضا رئيس طوسی، فيض الله رنجبر نيا، نفيسه زارع کهن، جمال زره ساز، علی زرين، اکبر زمانی، محمد ابراهيم زمانی، محمود زنديان، پرويز زندی نيا، احمد زيدآبادی، محمد رضا زهدی، عليرضا ساريخانی، احمد ساعی، نسرين ستوده، عزت الله سحابی، فريدون سحابی، هاله سحابی،محمد سرچمی، عيسی سحر خيز، بيوک سعيدی، علی اشرف سلطانی آذر، عبدالفتاح سلطانی، مرتضی سلطانيه، محمد جواد سليمانی، علی سياسی راد، مهرداد سيدعسگری، سيد محمد علی سيف‌زاده، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاکری، تقی شامخی، علی شاملومحمودی ، محمد شانه چی، حسين شاه حسينی، حسين شاه اويسی، محمد شريف، جواد شرف‌الدينی، کاظم شکری، مازيار شکوری گيلچالان ، الله وردی شمبوری، ماشا الله شمس الواعظين، احمد شهامت دار، حسن شهبازی، صابر شيخلو، فيروزه صابر، هدی صابر، محمد صاحب محمدی، محمد صادقی، هاشم صباغيان، احمد صدر حاج سيدجوادی، رضا صدر، علی صفايی فر، بيژن صفسری، سميرا صدری، حميدرضا صمددی، مظفر صفری، مهدی صراف، فضل الله صلواتی، کيوان صميمی، باقر صدری‌نيا، جليل ضرابی، علی اشرف ضرغامی، فريدون ضرغامی، اعظم طالقانی، حسام طالقانی، طاهره طالقانی، نرگس طالقانی، اکبر طاهری، رئوف طاهری، محمد طاهری، امير طيرانی، کيان ظهرابی، سيدجعفر عباس‌زادگان، شيرين عبادی، مهدی عربشاهی، روئين عطوفت، باقر علائی، علی رضا علوی تبار، علی علوی، محمدباقر علوی، رضا عليجانی، علی عليزاده نائينی، محمد جعفر عمادی، محمود عمرانی، علی اصغر غروی، عليرضا غروی، ماجد غروی ، سعيد غفارزاده، محمدحسين غفارزاده، علی غفرانی، مهدی غنی، فريده غيرت، باقر فتحعلی بيگی، حسن فرهودی‌نيا، ارسلان فلاح، مقصود فراستخواه، پويان فخرآيی، مهدی فخرزاده، غفار فرزدی، شهين فرزين پژوه، حسن فرح آبادی، ليلی فرهاد پور،ابوالقاسم فروزان، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فريد اعلم، بهرام فياضی، احمد قابل، حسين قاضيان، عباس قائم الصباحی، علی قديمی، خسرو قشقايی، ماهرو قشقايی، مهدی قلی‌زاده اقدم، عبدالحسين قمی زاده،رحمانقلی قلی زاده،عبدالمجيد قندی زاده، نظام الدين قهاری، مصطفی قهرمانی، حجت الله قياسی، محمود قيصری، رحمان کارگشا، اسداله کارشناس،امير حسين کاظمی، مرتضی کاظميان، هادی کحال‌زاده، محسن کديور، خسرو کردپور، مسعود کردپور، علی کرمی، عليرضا کرمانی، فريدون کشکولی، پروين کهزادی، يعقوب کوثری،ابوالقاسم کيا، بهناز کيانی،
بيژن گل افرا، علی اصغر گواهی ، فاطمه گوارائی، محمود گرگين، مسعود لدنی، احسان مالکی پور، محمد تقی متقی، حسين مجاهد، محسن محققی، نرگس محمدی، نوشين محمدی، سيد علی محمودی، حسين مدنی، سعيد مدنی، ماشاءالله مديحی، علی مديحی، مرضيه مرتاضی لنگرودی، فريد مرجائی، مصطفی مسکين،

Freitag, Februar 01, 2008

خسن آقا: من ... م به اون حاکمیت ملی

وبلاگ خسن آقا
http://blog.hasanagha.org/2008/02/post_2335.php


... م به اون حاکمیت ملی


آقایان و خانم‌های روشن فکر هشدار داده‌اند به اینکه حاکمیت ملی داره خدشه دار میشه.

حضرات چنان نامه نگاری کرده‌اند که انگاری تا امروز حاکمیت ملی در امن امان بوده و فقط امروز رژیم این حاکمیت رو به خطر انداخته! گویا فراموش کرده‌اند که حکومت ظلم 28 سال است که چیزی از حاکمیت ملی باقی نگذاشته که امروز بخواهد به آن ب.. ند و یا بش.. د.

ولی خوب وقتی اسامی رو نگاه می‌کنی، می‌بینی که اکثر امضا کنندگان خودشون در این 28 سال داشتن می‌ر..ن به حاکمیت ملی، حالا یک شبه نگران شدن که رژیم بش .. د به حاکمیت ملی!

یکی پیدا نمی‌شه توی اون مملکت از این خانم‌ها و آقایون به اصطلاح روشن گ . ز بپرسد، شما کجا هستید وقتی که روزانه رژیم هزار بار با رفتار خود به حاکمیت ملی میرینه و ایران رو تبدیل کرده به یک مملکت عقب افتاد و توالت عمومی جهان؟

یکی نیست به این حضرات بگوید که خجالت بکشید شما خود مسبب این فلاکت هستید، وقتی که در برابر هزار نوع بی عدالتی و جنایت و زورگویی رژیم با سکوت خود مهر تایید بر آن می‌زنید.

نگاهی کوتاه به نام ها نشان می‌دهد که آقایان اکثرا اسهال طلب تشریف دارند و اگر داد سرداده‌اند تنها برای پست و مقام‌های خودشان است که به خطر افتاده و نگران "انتخابات" پیش رو هستند.

آیا یکی از این آقایان حتی یک نفر از آنها تا کنون به این همه جنایت که زیر سلطه خود اسهال طلب‌ها انجام شده اعتراض کرده‌اند


آيا حکومت اسلامی ايران حکومتی «ارتجاعی» نيست یا حکومت «نیو سکولاریستی (!)» آبگوشتی پوست مدرن هست

هوش و ذکاوت و شجاعت ناکجاآبادی مخترع سکولاریسم «نو»!
....................
دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج


"آيا حکومت اسلامی ايران حکومتی ارتجاعی نيست؟/
به پرسشی
که عنوان مقالهء اين هفته را از آن خود کرده،

تنها از يک راه می توان پاسخ داد
و آن
کوشيدن است
برای درک مفهوم «ارتجاع»
در
ادبيات علوم اجتماعی و سياسی
...

باور کنيد که گاه دل آدمی
از حرام شدن هوش و ذکاوت و شجاعت فرزندان ميهنش
آتش می گيرد"!


جمعه گردی های کارآگاهانه حاج آقا اسماعیل زکی لاریسم قمری نوری
سردبیر خودش و سکولاریسم نو ش
http://www.newsecularism.com/Articles-Nooriala/020108-Reactionism.htm
 اسماعیل زکی لاریسم نوری ا
"گو . " یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/067564.php
آدينه 12 بهمن 1386 - 1 فوريه

................