Samstag, Februar 10, 2007

بر پدر و مادر حکومت آخوندی "صلوات" ؟

دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج
( تمرین 438)




یکی از منبری های معروف شهرمان روی منبر تعریف میکرد که یک شب آقایی پای منبر من زانوهایش را توی دستهایش قفل کرده بود و به سخنان پر فیض من گوش میداد. کم کم از عمق و گرمای سخنان من چنانکه افتد ودانی خوابش برد ودستهایش از هم جدا شد. با جدا شدن دستها و طبعا پاها از یکدیگر، هم بیدار شد و هم دستپاچه. با صدای بلند وسط سخنرانی ما داد زد بر محمد و آل محمد صلوات! منبری میگفت من هم گفتم مرد مومن. خوابیدی، بیدار شدی نوش جانت. حالا چرا با اعلام صلوات منبر مارا خراب کردی؟ همیشه بر پدر و مادر صلوات فرست، صلوات نمیفرستند. گاهی هم صلواتهای بیجا نه تنها منبری را، بلکه کشوری را در معرض خطر و خراب قرار میدهد"!

آسد ابطحی چونیور / به زعم خودش: توپولی
به زعم کاریکاتوریست کلاغستون رادیو زمونه
که جریزه نداره عکس امام (ره) و راحلشو"بکشه : سيدالماله کشين
شنبه ۱۴ بهمن ۱٣٨۵ - ٣ فوريه ۲۰۰۷
http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146308517