شاید حالت ایستادن رئیس جمهور در برابر مادر شهید ( مطیع و خاضع و شنونده ایی صبور ) یک اتفاق و امری طبیعی قلمداد شود . ولی نکته پنهان و باطن این تصویر شاید این باشد . که احمدی نژاد ادعای نوکری خود را فقط در حد زبان و بیان قبول ندارد . و مصر است در عمل و رفتارش متصور باشد . و دیگران ببینند و بدانند و شک نکنند و یاد بگیرند و عمل کنند . که من به همان چیزی اعتقاد دارم که می گویم . نه به آنچه نمی گویم .
من از اظهار نوکری قرمز و بنفش نمی شوم . من نوکری این ملت مقاوم و فداکار را دوست دارم و به آن عشق می ورزم . باز هم نه در حد حرف . شاید دیر باوران باور نکنند . من از این نوکری جانی دوباره میگیرم . زنده میشوم . و آن را مایه سعادت و رستگاری خود میدانم . چرا که رضای خدرا در رضایت خلق خدا میدانم
این حالت رئیس جمهور در برابر مادر شهید رفلکسی طبیعی روح و باطن ایشان در برابر فداکاری و عظمت معنوی مادر شهید میتواند باشد . او به روح شهید حاضر در آنجا می گوید . آقا ما دربست نوکریم . می بینی که ؟؟؟ اکنون شهید است . که از رضایتمندی مادرش در ملکوت الهی غرق شادی و سرور میشود . و در بین شهدای مکتبها و ملتهای دیگر به داشتن چندین رهبران و مدیرانی مباهات میکند .