Dienstag, September 30, 2008

اين احمدی نژاد مسخره در جهان راستين رئيس جمهور توست ... پس تو مسخره تر از احمدی نژاد هستی

زاد گـــــــــــــــاه
پنجره ی ارتباطی امير سپهر

احمدی نژاد مسخره
در جهان راستين رئيس جمهور توست
پس تو
مسخره تر از احمدی نژاد هستی


ايران وآبرو و شرف ايرانی برباد است، آنوقت اين ايرانی بدبخت خودشيفته، بجای چاره انديشی برای برونرفت از اين ننگ بی سابقه در سراسر تاريخ ايران، خود را به کار هايی هجو و کودکانه چون کاريکاتور و جوک ساختن برای لاری کينگ و مسخره کردن احمدی نژاد دلخوش ساخته که مثلآ او نماينده ی ما نيست!

گرامی من، اگر او نماينده ما نيست، پس کجاست آن نماينده ی فرزانه و خردمند و نازنين ما؟ نکند او هم در يکی از همان چاههای جمکران پنهان شده و پس از اينکه ديگر ايران از ميان رفت ظهور خواهد کرد؟! شما چگونه می فرماييد که او رئيس جمهور کشورتان نيست وقتی وی را تمامی دويست و شش کشور جهان به عنوان رئيس جمهور ايران به رسميت می شناسند؟ او چگونه رئيس جمهوری کشور شما نيست وقتی وی در کاخ رياست جمهوری می زيد و اسکورت و ارتش و سپاه دارد و تمامی دار و ندار ايران و ايرانی هم در اختيار او است !

اين احمدی نژاد مسخره در جهان راستين رئيس جمهور توست ای هم ميهن غافل من، بيخودی باز هم خود را فريب مده. پس تو مسخره تر از احمدی نژاد هستی که تا اين اندازه از مرحله پرت افتاده ای. اگر پرت نبودی که او نمی توانست از پشت تريبون سازمان ملل بنام تو سخن گويد و تمام تاريخ و شرف و اعتبار ميهنت را به لجن کشد.

خلاصه من که مات و حيران مانده ام که آخر ما کی می خواهيم از اين خودفريبی ها و سخنان پوچ دست برداريم. ما تا کی می خواهم بجای شستن اين کثافات از رخسار چرکين و زشت خود، مرتب آيينه ها را بشکنيم و خرد کنيم ... ايران به دست همين احمدی نژاد مسخره و ارباب مسخره تر از خودش خامنه ای دارد از دست می رود و ما هنوز هم نمی خواهم از اين خودفريبی ها دست برداريم که آنان رهبران کشور ما نيستند.

اصلآ هر بلايی که بر سر ايران آمده از همين خودفريبی های خود ايرانيان بوده، نه تقصير اروپا و آمريکا و روسيه و چين و ماچين و شيخ و ملا. تمام اين مباحث که اين کشور ما را بيچاره کرد، آن کشور در ايران توطئه کرد، اينها خائن بودند، آنها بودند که در ايران انقلاب راه انداختند... همه و همه، سخنانی انحرافی است. گرامی من، بلا، توطئه، خيانت، بدبختی، پسماندگی و حتا ملا در درون مغز عليل و انديشه ی بيمار توست نه در اروپا و آمريکا و آفريقا و حوزه ی علميه.

خائن کم داشتيم حالا ديگر عده ای، نام کريستين امانپور و لاری کينگ را هم به ليست چند ده ميليونی خائنان به ايران اضافه کرده اند. اگر امانپور و کينگ می توانند با يک مصاحبه ی باسمه ای يک ساعته، ميليونها دلار پول بی زبان برای سازمان متبوع خود بسازند، آفرين بر آنان که اينکار را انجام دادند. مگر امانپور از پدر ايرانی، زاده شده در لندن و حال آمريکائی هم شده، و لاری کينگ از پدرجد و مادرجد آمريکايی، در برابر ما مسئوليتی دارند که ميليونها دلار پول باد آورده را فدای خوشامد ما بی عرضه ها سازند؟

امانپور و کينگ که سهل است، حتا آفرين بر محمود احمدی نژاد دلقک و علی خامنه ای شيره ای و سعيد مرتضوی و هوشنگ امير احمدی و تريتا پارسی و ولی نصر و ليلا زند و نمازی ها و تمامی ديگر خودفروشان و اوباش جمهوری اسلامی که کار خود را به شکلی درست و با وسواس تمام انجام می دهند. به همين دليل هم کار هاشان بسيار موفقيت آميز است.

آنان که در اين ميان لااباليگری و مسخرگی پيشه کرده و هيچ کار مثبتی انجام نمی دهند، ما هستيم هم ميهن خوابزده ی من. پس ما سزاوار تمسخر و سرزنش هستيم نه آنانی که در کار خود بسيار جدی هستند. فراموش نکنيم همين عناصری که شما آنان را مشتی روضه خوان پنج قرانی و ترياکی و دلقک و چاقوکش می دانيد که اينگونه نيز هستند، سی سال است که شما را سر انگشت چرخانده اند، حال بيانديشيد که شما تا چه اندازه بدبخت و پخمه و عقبمانده هستيد!

فقط ساختار کشور ما در جهان می‌تونه دووم بیاره و باید الگوی تمام کشورها قرار بگیره وگرنه جهان محکوم به فناست

زیتون

همه آمده بودند... من هم رفتم...

"اعتراف" /
می‌دونم بعضیا تعجب می‌کنن از این نوشته‌ی من و شاید زیرلبی فحشی هم بدن. اما باید صادق باشم.
من االان از راه‌پبمایی روز قدس برگشتم! تعجب می‌کنم چطور تموم این سال‌ها چشمامو به حقیقت بسته بودم و مثل طوطی حرفای کسایی رو تکرار می‌کردم که حالا مطمئنم صلاح ما رو نمی‌خواستن.
بذارید از اول بگم که چه‌جوری شروع شد.
دکتر ارتوپد به من گفت:
باید سه‌چهار رو بدون هیچ تکونی تو خونه بخوابی. نه کاری، نه باری، نه حتی قدم زدن آرامی. این چند روز فقط به پشت بخواب. دردت که آروم گرفت بعد فیزیوتراپی رو شروع می‌کنیم.
گفتم آقای دکتر، دستم به دامنت! من نمی‌تونم یه ساعت بی‌حرکت یه جا بمونم. حتی تو خواب هی غلت می‌زنم. حالا سه‌چهار شبانه‌روز یه جا بخوابم!! با بی‌تفاوتی گفت من چه می‌دونم، رختخوابتو بنداز جلوی تلویزیون و هی بشین فیلم و سریال ببین.
اون‌موقع این حرفش بهم برخورد. اما الان...

*
اون روز لنگ‌لنگون اومدم خونه. یه پتو برام انداختن جلو تلویزیون (دکتر گفته‌بود زیرم باید سفت باشه)و یه بالش و یه ملافه.خواهش کردم کنارم آب و لیوان و مقادیری قرص و خوراکی و البته کنترل تلویزیون و... بذارن و همه برن سراغ کار و زندگیشون!
من موندم و یه تلویزیون به عنوان همدم! تلویزیونی که خاطره خوبی ازش نداشتم و در اثر تبلیغات دشمنان ملت، عین هوو ازش بدم می‌اومد. اونم روزایی که پنج شش مناسبت با هم مصادف شده بود:
ماه رمضون، روزای ضربت خوردن تا شهادت حضرت علی(ع)، سالگرد جنگ و نزدیک شدن به راه‌پیمایی روز قدس، شروع مدارس و سخن‌رانی آقای دکتر احمدی‌نژاد در نیویورک.
اولاش حسابی قاطی کرده بودم! هر هشت کانال رو که می‌چرخوندم. یه جا صدای توپ و تانک و آژیر قرمز زمان جنگ بود، یه کانال سینه‌زدن و عزاداری برای حضرت علی، کانال بعدی گریه مردم در سر جنازه‌های شهدای فلسطین و لبنان رو نشون می‌داد، کانال بعدی یه آخوند داشته نوحه می‌خوند...
مثل یه آدم نادون تلویزیون رو خاموش کردم. نیم ساعت بعد دوباره حوصله‌م سر رفت و روشنش کردم. برنامه‌ها تقریبا همون بود. منتها کانالی که جنگو نشون می‌داد و صدای توپ و تانک و آژیر، جاشو داده بود به نوحه و کانالی که نوحه پخش می‌کرد داشت جنازه‌های جنگ رو نشون می‌داد.
مرتب با اکراه و بیزاری کانال‌ها رو می‌چرخوندم. گاهی حواسم می‌رفت به مصاحبه‌هایی که اوائل جنگ با رزمنده‌ها کرده بودن. هیچکدومشون نمی‌گفت برای کشورم می‌جنگم یا برای ملتم. می‌گفت برای "اسلام" می‌جنگم یا برای "امام" می‌جنگم. می‌گفتن تا هر وقت "رهبر" بگه می‌جنگیم.
چیزی ته‌ ِ ته‌ ِ قلبم رو تکون می‌داد. اما به روم نمی‌آوردم.
ساعت بعد داشتم با حالت مسخره به مصاحبه‌های گزارشگر تلویزیون با مردم گوش می‌کردم که چطور از هر تیپ و سن سفارش رفتن به راهپینمایی روز قدس رو می‌کردن که یک دفعه صدایی در مغزم گفت:
زیتون!(اسم اصلی‌ام رو صدا زد البته) زیتون! تو فکر می‌کنی کی هستی؟ ترسیدم. چشمامو بستم. گفتم حتما در اثر خوردن قرص‌ها خیالاتی شده‌م.
این چند روز مرتب از بدبختی مردم فلسطین شنیدم و دیدم زنای فلسطینی چطور با فقر و نداری دست و پنجه نرم می‌کنن. مقایسه کردم با زنان ناشکری که این‌روزها در مرغ‌فروشی می‌بینم و به جای مرغ، سنگدون‌مرغ و پای مرغ می‌خرن و کلی غر می‌زنن که ما معلمیم و چرا نباید حقوقمون کفاف خریدن مرغ و گوشتو بده و در مغازه به هم یاد می‌دن چطور دو کیلو سنگدون کیلویی 1500 تومن رو با 200 گرم گوشت کیلویی 9 هزار تومن چرخ کنن که بچه‌هاشون نفهمند! و یا پای مرغ کیلویی 300 تومن را چطور تیکه تیکه کنن که پنجه‌هاش در سوپ کریه‌المنظر نباشه. یادمه اون موقع چیزی نگفتم. حتی همدردی کردم. ولی حالا دلم می‌خواست می‌دیدمشون و می‌گفتم زن! چطور دلت میاد سنگدون بخوری وقتی مردم کشورهای دیگه گرسنه‌ن. الهی کوفت بخوری! بفرستش برای اونا!
تلویزیون مرتب سخن‌رانی پارسال دکتر احمدی‌نژادو پخش می‌کرد. شاید بار اول و دوم زیاد ملتفت نشدم اما یک‌بار که با چشمان باز گوش کردم دیدم هیچ‌ بد حرف نزده هیچی خیلی هم خوب حرف زده و این دشمنان اسلام و رهبر بودن که تو گوش ما خوندن زر زده!(خدا منو ببخشه. خودشون زر زدن!)
بگی نگی خیلی منتظر سخن‌رانی امسالش بودم و چون می‌دونستم در اون ساعت شب سی‌با هم خونه‌ست باهاش شرط کردم بذاره قشنگ حرفاشو گوش بدم و هی وسطش پارازیت نده تا فکرمو مغشوش کنه.
قلبم تند تند می‌زد. سی‌با نمی‌دونست چمه. گفت اگه درد داری یه قرص دیگه بخور. و به زور بهم یه قرص قوی داد. چشمامو بستم تا وقت زودتر بگذره که...
یک دفعه برنامه قطع شد و صدای شیرین و ملکوتی رئیس جمهور عزیزمون به‌گوشم رسد. انگار صداش از عرش میومد نه از زمین. نمی‌تونستم چشمامو باز کنم. می‌گفتم مبادا این صدای زیبا قطع بشه.
آیه‌ی اول رو که خوند با این که معنی‌شو نفهمیدم اما یهو انگار دردم تموم شد. دچار سرخوشی و رخوت عجیبی شدم. او داشت از آینده‌ای روشن، صلح پایدار و گسترش عشق و محبت حرف می‌زد.
تمام بدنم داغ شد.
دکتر شجاعانه از ملت‌های عراق و فلسطین و افغانستان و لبنان و کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی دفاع می‌کرد.
نور امید در دلم روشن شد. اصلا انگار پشت پلکم آتیش روشن کرده بودن.
با احتیاط چشمامو باز کردم. وای خدای من، چی می‌دیدم... من دکتر احمدی‌نژاد رو چون خورشیدی فروزان دیدم. چقدر بعضی آدم‌های خودفروخته پارسال هاله سرش رو مسخره کرده بودن. امسال چیزی بود ورای هاله!
نفهمیدم چند دقیقه گذشت که او با یاری خدا به طرفه‌العینی تمام ریشه‌های اصلي شرايط حاکم بر جهان رو بیرون کشید و راه‌حل‌های آن‌ها را هم تمام و کمال گفت!
از جهان گفت، از انسان ، از آزادی و عبودیت و از عدالت که اساس خلقت انسان و همه آفرينشه.
او چون پیامبری که برای پیروان خود قصه می‌گه حرف می‌زد... و هیچ‌کس- چه اونور در نیویورک و چه این‌ور در پشت تلویزیون‌ها- نمی‌تونست یک لحظه از جای خود تکون بخوره.(بعدا شنیدم تلویزیون‌های ماهواره به صورت موذیانه‌ای صندلی‌های خالی را که سر سخنرانی جرج بوش فیلمبرداری شده بود نشون می‌دادن)او از انرژی هسته‌ای که حق مسلم ماست گفت. از مردم امریکا و اروپا خواست گول یک مشت آدم زياده‌خواه و تجاوزطلب را نخورن.
و یک تنه طومار امپراطوری آمریکا و اسرائیل را بالکل در هم پیچید.
مهندس احمدی‌نژاد ثابت کرد که فقط ساختار کشور ما در جهان می‌تونه دووم بیاره و باید الگوی تمام کشورها قرار بگیره وگرنه جهان محکوم به فناست.
من همین‌طور بی‌اختیار از چشمام اشک میومد و سی‌با فکر می‌کرد خل شدم.
گفتم سی‌با جان... من تازه فهمیدم دنیا دست کیه. نمیدونم چطور از این همه سال غفلت استغفار کنم.
همون موقع بود که تصمیم گرفتم حتما تو راه‌پیمایی روز قدس شرکت کنم.
سی‌با گفت با این کمر درد تو که نمی‌تونی قدم از قدم برداری. توی دلم گفتم خدا به این بنده تازه عاقل‌شده‌ش رحم می‌کنه و دعاهای منو مستجاب می‌کنه.
بعد مصاحبه لری کینگ را با دکتر دیدم که چطور دکتر دماغ لری را به تمامی لای در گذاشت! و ذوق کردم.

صبح امروز جمعه. به سختی حاضر شدم و با عصا از پله‌ها پایین رفتم. سی‌با نه تنها کمکم نکرد، با چشم‌هایی حاکی ازمسخرگی نگام می‌کرد.
همینکه به جمعیت راه‌پیمایان روز قدس رسیدم یک‌هو انگار نیرویی منو پشتیبانی کرد. احساس کردم دارم خوب می‌شم. تا جایی که یهو عصام رو انداختم دور و دوان دوان بین مردم رفتم.
ببخشید، اینقدر که همراه جمعیت شعار دادم صدام گرفته. اینقدر مرگ بر آمریکاو مرگ بر اسرائیل گفتیم که فکر کنم کارشان همین امسال تمام باشد. زنی بغل دست من داد زد مرگ بر انگلیس. لبی گزیدم و گفتم هیس ... امسال این دو تا و سال بعد انشاا... انگلیس و هلند و سال بعد‌ترش فرانسه و دانمارک و...
زن با خوشحالی خندید و چشمکی زد و گفت آها. دوتا، دوتا! یک‌هو نمی‌شه دنیا رو درست کرد.
وقتی برگشتم چشم‌های سی‌با داشت چهارتا می‌شد. خوب و سرحال بودم.
الهی شکر که خدای مهربون همیشه در توبه را به روی بندگانش باز نگه می‌داره.
من با افتخار اعلام می‌کنم که در انتخابات آینده ریاست جمهوری به احمدی‌نژاد این ناجی بشریت و سازنده جهانی پر از عدل و داد رأی می‌دم!
یادم باشه فردا حتما با یه دسته گل برم مطب آقای دکتر ارتوپد و ازش تشکر کنم که این توفیق الهی رو نصیبم کرد.
هرگونه فحش و توهین‌ در نظرخواهی، به حساب 100 جرج بوش واریز خواهد شد!




Sonntag, September 28, 2008

حکایت (!) تیزهوشی فوق العادهء باشگاه سکولاريسم (!) نه شرقی، نه غربی نو و شناخت عمیق امام سیزدهم از روانشناسی جامعه

- دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج -

حکایت (!) تیزهوشی فوق العادهء باشگاه سکولاريسم (!) نه شرقی نه غربی نو
و شناخت عمیق امام سیزدهم از روانشناسی

باشگاه سکولاريسم (!) نه شرقی نه غربی نو new secularism.com/in ... newsecularism  come!

"یکی از مهمترین شعارهایی که سی سال پیش راه را برای به قدرت رسیدن آیت الله خمینی و برقراری حکومت آخوندی هموار کرد "نه شرقی، نه غربی" بود...
انتخاب شعار "نه شرقی، نه غربی" حکایت از تیزهوشی فوق العادهء آیت الله خمینی و شناخت عمیق او از روانشناسی جامعه ایران داشت" !

شهباز نخعی
باشگاه سکولاريسم (!) نه شرقی نه غربی نو
http://www.newsecularism.com/2008/0908-C/092808-Shahbaz-Nakhai-44.htm
يک شنبه 7 مهر 1387 ـ 28 سپتامبر 2008

خط فاصله ... و... باشگاه ترکمون زدن «کارآگاهانه» دروغ پراکنی 3 -کولاريسمی ش... ک... مي... نو

- دارالترجمه چهار مطلب ظاهراً نامربوط به هم یاجوجه و ماجوج -


ريشه های"خط " فاصله
ترکمون زدن «کارآگاهانه» دروغ پراکنی 3 -کولاريسمی نو

  حاج خانم شکوه میرزادگی

"خط فاصله ما.../
کافی است که گفته ای را انتخاب کرده و در مورد ريشه های آن تحقيق کنيد تا گغته ای کاملاً خلاف آن را از دهان همان گوينده در جايی ديگر و وقتی ديگر پيدا کنيد... به راستی اين فرهنگ دروغگويی و دروغ پراکنی ... از کجا می آيد؟ ... چه چيزی مشخصات اين گروه دروغگو را می سازد؟ و به چه دليل بقيه نياز به دروغگويی ندارند يا دروغگويی را دوست نمی دارند؟
نتيجه اين که، به باور من، تنها خط فاصل و تنها وسيله ی جدا ساختن ما از اين همه فريب و دروغ، پناه بردن به فرهنگ ... مان است" !

حاج خانم ش... ک... مي... زادگی "باشگاه " سکولاريسم (!) نو
sh@shokoohmirzadegi.com
گوي ا ن يوز
http://news.gooya.com/politics/archives/2008/09/077005.php
شنبه 6 مهر 1387 / 25 سپتامبر 2008
.....................

" امروزه کمتر به اعلاميه و بيانيه ای از سوی احزاب سياسی بر می خوريم که در آن از سکولاريسم بعنوان يکی از مبانی خواست ها، اهداف و برنامه های صادر کنندگان ذکری بميان نيامده باشد. از نظر من، اين پديده پديدهء خجسته ای است ... و نام نويسی در اين باشگاه رزمنده شرايطی دارد"!

ا.ن. علای نو
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/076687.php
آدینه 29 شهريور 1387 ـ 19 سپتامبر 2008
..............................................................


"توسل به داروی خوش ظاهر «وحدت» را مربوط به اعصار خشن تاريخ ماقبل مدرن
می دانم
و احتراز عاقلانه از آن را رمز ورودبه جهان مدرن
تلقی می کنم " !

ا.ن. علای ما قبل ترکمون زدن سکولاريسم از سر نو
http://news.gooya.eu/society/archives/057769.php
آدینه 11 اسفند 1385 - 2 مارس 200
...................................

"شما
برای مظنه زدن حرف های من به منبع مراجعه نياز ندارید
بايد دقت کنيد تا ببينيد که من از کنار هم نهادن يک مشت بديهيات
چه نتايج «کارآگاهانه» ای گرفته ام" !

ا.ن. اعلا ی جامعه شناسی نو
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php
آدینه 20 بهمن 1385 - 21 فوريه 2007

Dienstag, September 23, 2008

وقتی کفگیر "ایده‌"های دلقک به ته دیگ می‌خورد

چهار دیواری





بگویید چطور شما را بخندانم
یا
وقتی کفگیر "ایده‌"های دلقک به ته دیگ می‌خورد


می‌گوید: نمی دانم باید خودم جلوی دوربین بنشینم یا اینکه یک شخصیت درست کنم؟ شخصیتی مثل عل‌اصغر، عل‌اکبر، حسنی، اعتراف‌کنندگان گرفتار، یا هر شخصیت دیگری. نمی دانم کدامش درست است. از شما می خواهم نظرتان را بگوئید
می‌خواهید من نویسنده باشم و برنامه‌ام را بازیگری دیگر اجرا کند؟ می‌خواهید من برنامه رادیویی اجرا کنم و تصویر تلویزیونی را به بازیگر دیگری بسپارم؟ می‌خواهید خودم بازیگر نوشته‌ام باشم؟ می‌خواهید یک تیپ تازه بسازم تا نقش او را بازی کنم؟ می‌خواهید دو یا سه تیپ درست کنم و من و بازیگرانی دیگر این نقش‌ها را بازی کنند؟
از شما می‌خواهم به من نظر بدهید، بگویید کدام را بیشتر دوست دارید


Freitag, September 19, 2008

شرايط نام نويسی در باشگاه (!) سکولاريسم "نو (!)" و ضرورت شعار های اعصار خشن تاريخ

- دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج -

شرايط نام نويسی در باشگاه سکولاريسم "نو (!)" و ضرورت پيروی از
شعار های اعصار خشن تاريخ

چراشرايط نام نويسی در باشگاه (!) سکولاريسم



" امروزه کمتر به اعلاميه و بيانيه ای از سوی احزاب سياسی بر می خوريم که در آن از سکولاريسم بعنوان يکی از مبانی خواست ها، اهداف و برنامه های صادر کنندگان ذکری بميان نيامده باشد. از نظر من، اين پديده پديدهء خجسته ای است ...
سکولاريسم يک شعار توخالی نيست... و نام نويسی در اين باشگاه رزمنده شرايطی دارد که وجود و عدم، يا استحکام و سستی شان، تنها در عرصهء عمل سياسی به اثبات می رسد "!

ا.ن. علای نو
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/076687.php
آدینه 29 شهريور 1387 ـ 19 سپتامبر 2008
..............................................................

"توسل به داروی خوش ظاهر «وحدت» را
مربوط به اعصار خشن تاريخ ماقبل مدرن
می دانم
و احتراز عاقلانه از آن را
رمز ورودبه جهان مدرن
تلقی می کنم
" !

ا.ن. علای ما قبل ترکمون زدن سکولاريسم از سر نو
http://news.gooya.eu/society/archives/057769.php
آدینه 11 اسفند 1385 - 2 مارس 200
...................................

"شما
برای مظنه زدن حرف های من
به منبع مراجعه نياز ندارید
بايد دقت کنيد تا ببينيد
که من از کنار هم نهادن يک مشت بديهيات
چه نتايج «کارآگاهانه» ای گرفته ام" !

ا.ن. اعلا ی جامعه شناسی نو
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php
آدینه 20 بهمن 1385 - 21 فوريه 2007

Sonntag, September 14, 2008

یادداشت‌هایی برای مخاطب احتمالی الدکتر الخاتمی الدوم الخردادی

یادداشت‌هایی برای مخاطب احتمالی


دكتر خاتمی!

وقتی بهمن سال ۷۵ و بهار سال ۷۶ عده‌ای که بعد از انتخابات ریاست‌ چمهوری سال ۷۶ با لقب‌هایی مثل دوم خردادی و اصلاح‌طلب شناخته شدند، شروع به معرفی کاندیدای مورد حمایت خود به مردم ایران کردند، پیشوند دکتر را هم به ابتدای نام وی افزوده بودند. لقبی که بعدها چون ثابت شد دروغی بیش نیست، کم‌کم به فراموشی سپرده شد و نزديكان آقای خاتمی هم ديگر به صرافت تكرار آن نيفتادند.

Samstag, September 13, 2008

دعا .. و " گفتنیها(!) ی ماه رمضانی" برای بیماران

- دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج -

"ماه رمضانی
برای شفای بیماران
دعا کنید
"!...

"گفتنیهای(!) ته کشیده(؟) " فرشاد امیر ابراهیمی
http://www.goftaniha.org/2008/09/blog-post_13.html

شنبه 23 شهريور 1387 - 13 سپتامبر 2008

عکس و تفصیلات سخنرانی امام زمان مالیخویایی نو

- دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج -

عکس و تفصیلات سخنرانی امام زمان مالیخویایی نو

"مدعیان دروغین دیدار با امام زمان مالیخویایی اند
این افراد مالیخویایی اند و بايد درمان شوند"!


سایت اطلاع رسانی استاد مسلم عرفان و اخلاق حضرت آیت الله شيخ محمود امجد
http://ostadamjad.blogfa.com/post-85.aspx

Freitag, September 12, 2008

مانيفست درماندگی و پررویی و جمعه گردی های سکولاریسم (!) مشاهدات جفتکی نو

- دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج -

مانيفست درماندگی و پررویی و جمعه گردی های
سکولاریسم (!) مشاهدات جفتکی نو


"يکی از مشکلات انديشيدن در حوزهء مسائل اجتماعی ناشی از بی توجهی انديشه گران به معنا و تع
چرا «سکولاريسم نو... چرا مانيفست درماندگی جمعه گردی های  ريف و کاربرد واژه هائی است که در تفسيرها و اظهار نظرهای سياسی خود بکار می گيرند...

اصلاً چرا بايد از کسی که بر اساس مشاهداتش حکم می کند توقعی داش
ت؟ ... ای کاش او، در حين آن مطالعات، کمی هم از خود می پرسيد که تعريف خودش از «.....» چيست؟

حال از خود بپرسيم که آقای.... ـ که بنظر می رسد بسيار هم اهل مطالعهء متون نظری رشته های علوم اجتماعی هستند ـ اين تعريف از ..... را از کجا آورده اند؟ ...

بله؛ در اين رودخانه که ما در آن شناوريم برگ و گل و شاخ و خاک و خاشاک بسيار است... اما، بقول قديمی ها، فقط دستمان برای آدم هايي چون شما نمک ندارد" !

ا. ن. علای "سکولاريسم (!) نو"
http://news.gooya.com/society/archives/076434.php
آدینه 22شهريور 1387 ـ 12 سپتامبر 2008
...........................................................


" چرا «سکولاريسم نو؟.../

چرا برای من «سکولاريسم» اينقدر اهميت دارد؟ و چرا مصرانه می کوشم تا صفت «نو» را به آن اضافه کنم؟ ...
آنچه که می نويسم حاصل تجربه ای نيمقرنی است که بايد جائی به بار بنشيند و حاصلی...
اگر شما هم در همين قايق نشسته ايد اين اوقيانوس و اين پارو" !

ا. ن. علای آگهی تجارتی ترکمون زدن "سکولاريسم (!) نو"
سکولاریسم نو ! New Seculairism
http://www.newsecularism.com/Nooriala/introduction.htm

سکولاریسم تو  New Secularism  جمعه گردی های ا. ن اعلا

"شما،
برای مظنه زدن حرف های من،
به منبع مراجعه نياز ندارید
بايد دقت کنيد تا ببينيد
که من از کنار هم نهادن يک مشت بديهيات
چه نتايج «کارآگاهانه» ای گرفته ام!"

ا.ن. اعلا ی جامعه شناسی نو در کشور خارج از کشور
گو "." یا نیوز
http://news.gooya.com/society/archives/057174.php

آدینه 20 بهمن 1385 - 21 فوريه 2007
...................................................................


 حاج خانوم شکوه (!) "اهالی کشور خارج از کشور/...
نگاه کنيد به مقاله‌ی
«کشور خارج کشور»... اسماعيل نوری علا " !

http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/2441
حاج خانوم چگوه به گونه ای نو


چهارشنبه 20 شهریور ساعت سه بعد از ظهر در برنامه بچه‌ها

Zeitoon
زیتون
http://z8un.com

برنامه بچه‌ها


چهارشنبه 20 شهریور ساعت سه بعد از ظهر در برنامه بچه‌ها، مجری داشت حدیثی تعریف می‌کرد:

بچه‌های عزیز، امام جعفر صادق شبی داشت از کوچه‌ای رد می‌شد. از یکی از خونه‌‌ها صدای ساز و آواز غیر مجاز می‌اومد. همین که حضرت به جلوی اون خونه رسید کنیزی ازش بیرون آمد که زباله‌ها را دم در بگذاره. حضرت ایستاد و به او گفت تو پیش بنده کار می‌کنی یا صاحب؟
کنیز گفت معلومه، پیش صاحب! امام جعفر صادق به او فرمود که با توجه به این صداهای لهو و لعب، صاحبت بیشتر به بنده می‌خوره تا صاحب! و رفت... در همین حین صاحب اومده بود دم در ببینه چرا کنیزش دیر کرده. این جمله‌ی آخر حضرت را شنید. فکر کرد. متحول واز خودش بی‌خود شد و همین‌طور پابرهنه دنبال حضرت دوید. از آن به بعد لقب آن مرد شد پابرهنه!
(به عربی هم گفت پابرهنه چی می‌شه. من یادم نمونده)

من نمی‌دونم بچه‌ کوچولوهااز این داستان چه نتیجه‌ای گرفتن. ولی من شخصا این نتیجه‌‌ها رو گرفتم :
الف- اون زمان هم آشغالا رو باید سر ساعت 9 شب می‌ذاشتن دم در تا آشغالانس برسه.
ب- اینکه صاحب‌ها خیلی مهربون و باحساب کتاب بودن که کنیزشون چند دقیقه‌ دیر کرده یا نکرده، حتی اگه مست و پاتیل و مشغول لهو و لعب بودن.
ج- صاحب‌ها پابرهنه میومدن دم در. دال- به جای اینکه کمیته بریزه تو مهمونیا فقط یه تذکر می‌دادن.
ه- مردم اون‌زمان خیلی بیشتر از مردم این ‌زمان استعداد متحول شدن داشتند.
و- اون زمان هم موسیقی انواع مجاز و غیر مجاز داشته(شورای مشت محکم بر دهان موسیقی استکبار جهانی داشتن).
ز- دلیل اینکه چرا مرد دنبال حضرت دوید بر من معلوم نگشت... خواست تشکر کنه یا چیز دیگر.

Dienstag, September 09, 2008

فتوای تکمیلی آیت اله العظمی الشیخ الفرهاد الحیرانی القمی و النجف و الحومه

تقویم تبعید
روایت فرهاد حیرانی

http://farhadheyrani1.blogfa.com/

فتوای تکمیلی

با توجه به فتوای اخیر امام جمعه شیراز مبنی بر :
نگاه کردن به هنرپیشه‌ و گوینده زیباروی تلویزیون، موجب ابطال روزه خواهد شد !
اینجانب آیت اله بعد از این ، فرهاد ، فتوای تکمیلی زیر را درتشریح موارد ابطال کننده روزه صادر می کنم :

نگاه به برنامه راز بقا بدلیل خرامان ! راه رفتن گربه و ببر که منافی شئونات اسلامی ست .

نگاه به سریالها، چه داخلی و چه خارجه ای
( فقط جواهری در قصر و ملکه مارها مجددا پخش شود ، کفاره اش با من ! ) .

نگاه به نماز جمعه و جماعت ، بدلیل سجده های گروهی و فاش شدن اسرار فردی!
http://www.youtube.com/watch?v=x5cYXDIRg0A&eurl=http://farhadheyrani.blogspot.com/


نگاه به برنامه های ورزشی ، بدلیل نوع لباس ورزشی و بعضا رقابت تنگاتنگ ورزشکاران ( اعوذ بالله من الشیطان عزیز ) .

....

فلذا از رهبر عظیم الشان تقاضا میکنم با صدور حکم حکومتی ، در ایام مبارکه رمضان ، تلویزیون را ملزم به پخش "برفک " نماید .

آیت اله العظمی الشیخ الفرهاد الحیرانی القمی و النجف و الحومه

Dienstag, September 02, 2008

احتياط واجب اينکه آن کسي که در ماه مبارك رمضان توپ را در ميکند مشغول استمنا باشد

هادی خرسندی

احکام روزه و استمنا،
فتاوي آيت الله خامنه‌اي و توضيحات اصغرآقا


پاي فرمايشات رهبري، به مناسبت ماه مبارک رمضان .....
سایت آیت الله سیدعلی خامنه‌ای
استفتائات - احكام روزه‏ - استمناء

سوال 784: حكم كسى كه با آميزش جنسى حرام يا استمناء يا خوردن و نوشيدن حرام روزه خود را در ماه رمضان باطل نموده چيست؟
فتوای رهبری: در فرض مرقوم بايد شصت روز روزه بگيرد و يا شصت مسكين را اطعام نمايد و احتياط مستحب آن است كه هر دو را انجام دهد.
سوال صغرآقا – 1- اگرمسکین گیر نیاوردیم، چکار کنیم؟ 2- اگر مسکینی گیر بیاریم که او خودش هم استمنا کرده باشد، باید شصت نفر اضافه هم به خاطر او دعوت کنیم یا چی؟ 3- اگر کسی که آمیزش جنسی حرام کرده و بخواهد شصت روز روزه بگیرد و حکم سنگسارش هم درآمده باشد، تکلیف چیست؟ 4- حکم کسی که این کارها را کرده باشد و بعد هم بزند زیرش و بگوید من تاوان نمیدهم تکلیف آن شصت مسکین گرسنه چه میشود؟.
------------------------------------------------------

س 785: اگر مكلّف علم داشته باشد به اينكه استمناء روزه را باطل مى‏كند، ولى عمدا آن را انجام دهد، آيا كفاره جمع بر او واجب مى‏شود؟
فتوای رهبری: اگر عمدا استمناء كند و منى هم از او خارج شود، كفاره جمع بر او واجب نمى‏شود لكن احتياط مستحب آن است كه كفاره جمع بپردازد.
سوال اصغرآقا – مکلفی که علم به ابطال روزه داشته باشد ولی عمداً استمنا کند، کفاره‌ی کرم داشتن بر او واجب میشود؟
.--------------------------------------------

س 786: در ماه مبارك رمضان بدون وجود هيچيك از آثار استمناء فقط بر اثر حالتى كه هنگام مكالمه تلفنى با يك زن نامحرم در خود احساس كردم مايع منى از من خارج شد، با توجه به اينكه مكالمه با او به قصد لذت نبوده، خواهشمندم لطف نموده و به سؤالات من پاسخ فرمائيد، آيا روزه‏ام باطل است يا خير؟ در صورت بطلان، آيا كفاره هم بر من واجب است يا خير؟
فتوای رهبری: اگر خروج منى بر اثر صحبت با يك زن جزء عادت‏هاى قبلى شما نبوده و مكالمه تلفنى با او هم بدون قصد لذت و ريبه بوده و در عين حال بطور غيرارادى منى از شما خارج شده است، موجب بطلان روزه نمى‏شود و چيزى هم بر اثر آن بر شما واجب نيست.
فتوای اصغرآقا – 1- اگر تلفن موبایل بوده، سیم کارت آن را سه دفعه آب بکشند بدهند به یکی از شصت مسکین سوال اول. 2- اگر آن زنی که با او صحبت کرده‌اید در همان شهر مقیم است، دیگر تلفنی با او حرف نزنید، بلکه بلند شوید یک تک پا تشریف ببرید پیشش حسابی روزه‌تان را باطل کنید که دیگر جای چانه نداشته باشد. (کتک اگر خوردید به حساب کفاره بگذارید.). 3- اگر مرحوم گراهام بل شب به خوابتان آمد و گفت .... خودتی، دلخور نشوید. 4- اگر صورتحساب تلفن صد برابر همیشه آمد فقط سعی کنید نرخ دستتان بیاید.
-------------------------------------------------

س 788: آيا استمناء توسط همسر، حكم استمناء حرام را دارد؟
فتوای رهبری: اين كار، از موارد استمناء حرام نيست.
فتوای اصغرآقا – اولاً این دیگر اسمش «استمنا» نیست. از نظر دستوری شاید «مستمنی» باشد. حرام نیست ولی یک «دست شما درد نکنه» باید به همسر گفت.
--------------------------------------
س 789: آيا جايز است شخص مجرد در صورتى كه پزشك منى او را براى آزمايش بخواهد و راه ديگرى هم براى خارج كردن منى نداشته باشد، استمناء نمايد؟
فتوای رهبری: اگر معالجه متوقف بر آن باشد، اشكال ندارد.
فتواي اصغرآقا - جسارت است، در اين مسائل بايد جنسيت مريض و دکتر مشخص باشد. چرا همه‌ي فرض‌ها مردانه است؟
--------------------------------------

س 790: بعضى از مراكز پزشكى براى انجام آزمايشهاى پزشكى بر روى منى از انسان مى‏خواهند كه استمناء كند تا معلوم شود كه وى قادر بر بچه‏دار شدن هست يا خير، آيا استمناء براى او جايز است.
فتوای رهبری: استمناء جايز نيست، هر چند براى تشخيص قدرت وى بر بچه‏دار شدن باشد، مگر آنكه ضرورتى ايجاب كند.
عکس العمل اصغرآقا – وا !.
------------------------------------------

س 791: تخيّل به قصد برانگيختن شهوت در دو صورت زير چه حكمى دارد؟
الف: تخيّل همسر - ب: تخيل زن اجنبى.‏
فتوای رهبری: در فرض اول در صورتى كه حرامى مانند انزال بر آن مترتّب نشود، اشكالى ندارد و در فرض دوّم، احتياط در ترك آن است.
فتوای اصغرآقا – 1- در فرض دوم احتیاط واجب در بی خبری همسر زن اجنبی است. 2- در مورد زنان و همجنسگراها تخیل مرد اجنبی هم همان حکم را دارد. (خواستیم برابری را رعایت کنیم). 3- تخيل همزمان همسر و زن اجنبي باعث اختلاط فرض اول و دوم شده، احتياط در ترک سومي است.
.----------------------------------------------

س 794: مردی پس از خوردن سحری شروع به استمنا میکند اما متأسفانه همان لحظه که منی از او خارج میشود توپ سحر هم در میرود. آیا روزه‌ آن روز او باطل است یا خیر؟
جواب – احتیاط واجب آن است که همیشه اندکی زودتر شروع کند. احتیاط دیگر اینکه مطمئن باشیم که این سوال و جواب آخری را اصغرآقا از خودش اضافه نکرده باشد و مثل سوال و جواب‌های بالا، واقعی است.
فتوای اصغرآقا – احتياط واجب اينکه آن کسي که توپ را در ميکند هم همان زمان مشغول استمنا باشد. و چون يک دستي نميتواند توپ را در کند، خود به خود توپ به تعويق ميفتد.

توضیح زنانه: من مکالمه را به انگلیسی اینجا می نویسم که بیشتر قابل ترجمه باشد

- دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج -


مکالمه را به انگلیسی اینجا می نویسم
که بیشتر قابل ترجمه باشد


گفت : ولی او خیلی مهربان بود
گفتم :
Ok. good , what u say is that it was a good fuck,good for you ,
but it was still a fuck.
Making love is totaly diffrent. You got to know the diffrent between them.
you are the one who choose .And u r the one who is responcibel for what u choose.
Maybe next time u should think first ... You should use ur mind, You should make our choices and stand by them
گفت : چطوری ؟
دو دستی زدم تو سر خودم و گفتم : اگر تا چهل سالگی ندانسته باشی ..بگذریم ، کار شروع شد. بیا مشغول شویم و بعد با هم صحبت میکنیم. مفصل...
توضیح : مکالمات ما به زبان سوئدی انجام شد ، چون شخصی که مکالمه با او در جریان داشت ایرانی نیست. من مکالمه را به انگلیسی اینجا می نویسم که بیشتر قابل ترجمه باشد.
البته من در سوئدی هم از کلمه ی Fuckبیشتر از مترادف سوئدی آن استفاده میکنم.


زنانه‌ها
September 2, 2008

پریزیدنت ما می‏فرمایند

عبدالقادر بلوچ

http://balouch.blogspot.com
دلیل سفر
............


مترجم:
پریزیدنت ما می‏فرمایند اتحاد بین ایران و بولیوی یک اتحاد طبیعیست.

پرزیدنت بولیوی:
به پرزیدنتون بفرمایید، من طبیعی و غیر طبیعی سرم نمیشه. یک میلیارد
و صد هزار دلار کمکی رو که قول دادی رد کن بیاد، من راهم دوره میخوام برم.


Montag, September 01, 2008

چگونه خود را از "مخمصه قانون (!) اساسی حکومت آخوندی" ميرهانيد؟... فرض اين است که ... هيچ نکته‌ي انحرافي در معما و هيچ بي‌مزه‌گي در جوابش نيست

هادی خرسندی
http://www.asgharagha.com


يک معماي مصور ِ جالب براي تغيير ذائقه

PuzzelW.jpg

فرض اين است که دور از جان، شما را طناب‌پيچ از درختي آويخته‌اند و شيري گرسنه در پائين به انتظار طعمه ‌است در حاليکه شمعي در حال گسستن طنابي است که با پاره شدنش ...... (چه عرض کنم!)
چگونه خود را از اين مخمصه ميرهانيد؟ به سه نفر از کساني که جواب درست را بفرستند، يک سال اشتراک رايگان نشريه‌ي ‌اصغرآقانظر شما» کليک کنيد. مهلت تا 11سپتامبر. (21 شهريور). پاسخ در 12 سپتامبر.
جايزه داده ميشود. (فقط براي خارج از ايران متأسفانه).

براي نوشتن جواب لطفاً روي «نظر شما» کليک کنيد. مهلت تا 11سپتامبر. (21 شهريور). پاسخ در 12 سپتامبر.

هيچ نکته‌ي انحرافي در معما و هيچ بي‌مزه‌گي در جوابش نيست!


استقبال رسانه های چپ سیاسی (!) دفتر بازرسی مقام معظم رهبری از "اظهارات" ا.ن. نوری

- دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج -


رسانه های چپ (!) دفتر بازرسی مقام معظم رهبری!
.................



"استقبال رسانه های... چپ سیاسی کشور از اظهارات علی اکبر ناطق نوری/

انتقاد تند ناطق نوری از ... دولت... در شرایطی با استقبال رسانه های مخالف دولت روبرو شد
که هفته گذشته رهبر انقلاب در جمع اعضاء هیأت دولت حمایت بی سابقه ای را از عملکرد دولت ابراز داشتند ...
شاید از همین رو نیز است که این رسانه ها
عنوان "رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری" را در میان عناوین ناطق نوری برجسته کرد
ند" !

رجا نیوز
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=15919
یکشنبه 10 شهريور 1387 - 31 آگوست 2008