Freitag, Mai 12, 2006

من هم بالاخره روزی برمی‌گردم. حقم است که برگردم.

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 297

گمان کنم از همت انداخته بودم توی شریعتی که از کنار حسینیه ارشاد، کوچه‌ی قبا، بروم سمت بلوار شهرزاد و بروم خانه....
این حس که آدم هر کاری در این مملکت بکند می‌تواند کلی تغییرات ایجاد کند انرژی عجیبی به آدم می‌دهد... شاید برای همین بود که رامین * رفت ایران.... من هم بالاخره روزی برمی‌گردم. حقم است که برگردم. یک دفعه دیدید با اسراییل هم روی هم ریختند و من را اصلا با عزت و افتخار دعوت کردند ایران! دنیا خیلی سریع شده. آدم فردایش را هم نمی‌تواند پیش‌بینی کند.


درخش ا.ن
مبتکر به ظاهر خل وضع کارگاه های مغزشونی
"صبحانه" / دو در دو/... ایرانیان خارح از کشور( ایروا )
آدينه ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ - ۱۲ می ۲۰۰۶
http://i.hoder.com/archives/2006/05/060511_015242.shtml



درخشان به نظرم بسیار کار خوبی کرد که به تهران رفت موقع انتخابات و از فرصتی بهره برد تا اطلاعات خود را نو کند. کاش بقیه ای که درباره مملکتشان قلم می فرسایند این قدر به نو کردن اطلاعات خود اهمیت می دادند


حاج آقا بهنود برنده جایزه مدفوعاتی پنج تن آل عبا
http://behnoudonline.com/2005/08/050820_009541.shtml


*
دارالترجمه:
منظور درخش ان همانا آقای رامین خهان بگلوست
که تحت تاثیر تبلیغات حاج آقا بهنود مهاجر دیگر
به نو کردن اطلاعات خود اهمیت داد!