Montag, Juli 10, 2006

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / شیما کلباسی: تمرین شماره 335

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / شیما کلباسی: تمرین شماره 335

برای اولین بار، خودم به دست خودم و استفاده از یک آیینه‌ی معمولی با یک قیچی معمولی کوتاه کردم... ولی دوست دارم ببینم ملت چه می‌گویند. البته اگر کامنت اینجا را باز کنم می‌دانم که جز فحش چیزی نصیبم نخواهد شد. ولی سگ‌خور، باز می‌کنمش ببینم چقدر ملت عقده‌های فروخورده‌شان را اینجا باز می‌کنند. بخصوص از موقعی که فیلترینگ شدیدتر شده و من هم حوسله‌ و پول خریدن دومین جدید را ندارم، هیچکس از ایران نمی‌تواند کامنت بگذارد. مانده این خسن‌آقا و سید حوض کوثر و وینستون و... جی لندنی وشیما کلباسی و امثال اینها که با اسم‌های مستعار می‌آیند اینجا و هر چه از پدرهایشان کتک خورده‌اند، اینجا سر نیمه‌کچل من خالی می‌کنند.

درخش ا.ن
۱8 تير ۱٣٨۵ - 9 ژوئيه ۲۰۰۶
http://i.hoder.com/archives/2006/07/060709_015342.shtml

و البته از حرامزاده ای مثل حسین درخشان که ید طویلی در دروغگویی، دزدی مطلالبم و همچنین حمایت از رژیم آدمکش ایران دارد بیش از این نمی شود انتظار داشت. مطمینا پسر همان پدر حرامخوریست که دستش با خامنه ای در یک کاسه آبگوشت شناور است! حسین درخشان! یادت نرود من با اسم خودم همیشه می نویسم و بر خلاف تو و افراد فروتنی! مثل تو هیچگونه ترس و واهمه ای از نوشتن مطالبم با اسم خودم ندارم.

شیما کلباسی
۱۹ تير ۱٣٨۵ - ۱۰ ژوئيه ۲۰۰۶
http://zaneirani.blogspot.com/2006/07/blog-post_09.html