Montag, Juli 31, 2006

گفتم: من خودم اینها را بزرگ کرده ام....این نوع فاشیست ها که چیزی نیستند

دارالترجمه زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 346

دقت کردید وقتی نمی توانیم در داخل کشورمان کاری بکنیم می رویم و در سطح جهانی مشکلات جهان را حل می کنیم یا در عرصه جهانی موفق می شویم. مثلا آقای خاتمی نمی توانست با مسوولان نظام حرف بزند، به گفتگوی تمدنها فکر می کرد.. یا شیرین عبادی که می دید کاری برای زندانیان اوین نمی تواند بکند، به فکر زندانیان گوانتانامو و ابوغریب افتاد. یا اکبر گنجی که دید جمهوری را در ایران نمی تواند تشکیل دهد، به فکر جمهوری جهانی افتاد

ا.ن آقا
Sunday, Jul 30, 2006یکشنبه، ۸ مرداد ۱۳۸۵
http://r0ozonline.com/03satire/016813.shtml

رفتم برای رای دادن. ساعت یازده. وقتی جلوی سفارت رسیدم حدود سی- چهل نفر از ایرانیان با پرچم ایستاده بودند و داشتند علیه جمهوری اسلامی مبارزه می کردند و فریاد می کشیدند..گروهی از حزب کمونیست کارگری بودند و گروهی تیپ های مجاهدین خلق و چند نفری هم از از سلطنت طلبان، به گفته یکی شان و چندتایی هم از ایرانیان عادی ...
.عده ای شعار می دادند که من مزدور جمهوری اسلامی هستم. رفتم داخل سفارت. برگه رای را گرفتم و انگشتم را زدم روی استامپ سبز...رای را نوشتم،.. رای دادم.وقتی بیرون می آمدم، پلیس گفت که می توانم از در پشتی بروم. گفت که با این افراد نباید درگیر شد. گفتم: من خودم اینها را بزرگ کرده ام. به یکی از ایرانیانی که آنجا بود، گفتم: از اینها گنده تر حسین الله کرم است که در تهران می خواهد رای مردم را تغییر دهد. ما از آن نوع .فاشیست ها نمی ترسیم، این نوع فاشیست ها که چیزی نیستند

ا.ن
جمعه 27 خرداد 1384
http://r0ozonline.com/03satire/013444.shtml