پویان انصاری
من نمیدانم این بی پدر و مادر های دولت جمهوری اسلامی در ایران، با این همه قتل و جنایتی که به مردم ستمدیده ما کرده اند،سیرائی ندارند، که وزیر دعا نویس شان را برای نابودی جاده ها به سوئد میفرستند؟
البته این اولین بار نیست که این رژیم با کارنامه صدها هزار کُشتار انسانهای بیگناه،که جرمشان فقط نفس کشیدن در آزادی بود، هر از گاهی به اینور جوی آب میفرستد.
ناگفته نماند ما ایرانیان که حافظه تاریخی مان شهره عام و خاص است بیاد داریم چند وقت پیش گروهی از این قماش به سر پرستی خواهر زینبی بنام "الهام امین زاده" نماینده مجلس شورای جنایتکاران اسلامی در ایران، برای نشان دادن وضعیت"دموکراسی جمهوری اسلامی
در ایران " و در حقیقت یاد دادن آن به کشور هرج و مرج زده و بی قانون سوئد که از "نبود" دموکراسی رنج میبرد به پارلمان سوئد قدم رنجه فرمودند و گفتند:به سفیه مردهِ عالی قدر مان، قسم، با همه فشارهای بین المللی و سختی ها و سنگ اندازی های ضد انقلاب، بطور عادلانه،یکسان و مساوی هزاران انسان بیگناه را از همه اقشا، زنان مبارزه، آزادیخواهان، دانشجویان، کارگران و... را همینطوری الکی، برای رضایت خاطر این سفیهِ زنده عالیقدرمان سلاخی کردیم .
حالا نوبت خیابان ها و راه ها شده است، از اینرو وزیر جمهوری اسلامی برای یکسری خرابکاریها وارد سوئد میشود،ای بابا نترسید... منظور از خرابکاریها، عملیات تروریستی نیست، گویا خانم وزیر راه سوئد از "بی حد بودن جاده های امن شان" ، دلخور است، از اینرو از همتای خود که در این کار حرفه ای عمل میکند دعوت بعمل آورده است.
این آقای "حمید بهبهانی" که به "آیت الکرسی"! معروف است، نطق مهمی درباره اینکه " چطور باید سوار هواپیما شد" کرده است که شاید منجر به دریافت جایزه نوبل برایش شود! ( البته با اجازه خانم شیرین عبادی !) ایشان فرمودند: اگر هواپیمای شرقی سوار شویم باید قبل از سوار شدن، آیه را زیر کُرسی بخوانیم که پوتین نفهمد. اگر غربی باشد آیه را باید طبق فرمایشات امام ره رو ی کُرسی بخوانیم !
در هر حال ایشان قرار است ضمن یاد دادن این آیه به همتای سوئدی خود،این فرمول را که چطور میشود در خیابانهای صاف و صوف و امن، "چاله و چوله" ایجاد کرد، نُطق کنند..
این آقای وزیر، برای اینکه از دست دادن با این خانم امتناع کند شرط یاد دادن فرمول "چاله چوله" را در این دانسته است که خانم وزیر سوئدی آنهم لچک بر سر یک طرف خیابان و رو به قبله بایستاد و ایشان هم بر عکس بایستد! آنطور که راویان میگویند فعلأ مابین نمایندگان پارلمان سوئد بحث بر سر، لچک، آنور خیابان و قبله، بحث های شدیدی در گرفته است. ببخشید، گویا چاله و چوله از قلم افتاد.
البته دیگه به من مربوط نیست که بگم ما انسان های به اصطلاح مبارز و سیاسی که "خوشبختانه! " گویا تعدادمان هم زیاد نیست ، در چه حالیم؟! ولی خوب ، " متاسفانه! " ایرانیان تبعیدی که از جهنم نظام جنایتکار جمهوری اسلامی فرار کرده اند! زیادند و بیدار! و یکجوری هم اعتراض خود را که کسی نفهمد، به گوش نمایندگان پارلمان سوئد میرسانند!!!
به جان هرکه دوست دارید ،من حرفی از خشونت نزدم، کُمنت هم نذارید: که("ای بابا،بعد از 30 سال، باز هم از خوشونت حرف میزنی! مگر شرایط را در ک نمی کنی!... در ثانی این آقای ملای بی عبا و عمامه،وزیر راه و ترابری است و ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و حالا هم که یکی پیدا شده که میخواد جاده ِ امن برای ایران درست کند، تو او را به سیستم نظام بچسبان!")
در هر حال من بچه پُررو ام، و این "نوشتن" را که میدانم خیلی ها را هم میسوزاند ادامه میدهم و از دیدگاه من کُل عوامل این نظام، جنایتکارند، و بروید خدا را شُکر کنید که به حزب توده وصلش نکردم.
جای یکی از مهمترین وزارای مهم ایران در پارلمان اروپا خالی ست که در آنجا حضور بهم رساند و تجربیات گران بهایش را در اختیار آنها قرار دهد، تا مشکلات و مُعضلات اروپا را حل نمایند، وزیر کار میباشد، تا بتواند همانطور که همه ایرانیان داخل و خارج را سر کار گذاشته است، به اینها هم از طریق اقتصاد دلاری اسلامی غُسل شده، و قوانین جزایی آن کمک کند و تبادل نظر اقتصادی ، سیاسی نماید.
اما فراموش نکنید بزودی هم حتمأ خبر آمدن وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی را میخوانیم که مسلمأ او هم مانند همپالگی هایش برای "یاد دادن" می آید! که همه ایرانیان در صحنه میدانند موضوع چیست!؟
گویا ایشان هم میخواهند در باره اینکه چطور میشود نسل هرچه درخت و جنگلی که بوی آزادی بدهد را نابود کرد، سخنرانی کنند و تجربیات خود را در مورد قتل عام درختان و جنگلهای ایران ، که خوشبختانه درختان ایران هم، مانند مبارزین آزادیخواه اش ایستاده میمیرند، بازگو کند.
وزیر راه آیت الکرسی به سوئد می آید!
من نمیدانم این بی پدر و مادر های دولت جمهوری اسلامی در ایران، با این همه قتل و جنایتی که به مردم ستمدیده ما کرده اند،سیرائی ندارند، که وزیر دعا نویس شان را برای نابودی جاده ها به سوئد میفرستند؟
البته این اولین بار نیست که این رژیم با کارنامه صدها هزار کُشتار انسانهای بیگناه،که جرمشان فقط نفس کشیدن در آزادی بود، هر از گاهی به اینور جوی آب میفرستد.
ناگفته نماند ما ایرانیان که حافظه تاریخی مان شهره عام و خاص است بیاد داریم چند وقت پیش گروهی از این قماش به سر پرستی خواهر زینبی بنام "الهام امین زاده" نماینده مجلس شورای جنایتکاران اسلامی در ایران، برای نشان دادن وضعیت"دموکراسی جمهوری اسلامی
در ایران " و در حقیقت یاد دادن آن به کشور هرج و مرج زده و بی قانون سوئد که از "نبود" دموکراسی رنج میبرد به پارلمان سوئد قدم رنجه فرمودند و گفتند:به سفیه مردهِ عالی قدر مان، قسم، با همه فشارهای بین المللی و سختی ها و سنگ اندازی های ضد انقلاب، بطور عادلانه،یکسان و مساوی هزاران انسان بیگناه را از همه اقشا، زنان مبارزه، آزادیخواهان، دانشجویان، کارگران و... را همینطوری الکی، برای رضایت خاطر این سفیهِ زنده عالیقدرمان سلاخی کردیم .
حالا نوبت خیابان ها و راه ها شده است، از اینرو وزیر جمهوری اسلامی برای یکسری خرابکاریها وارد سوئد میشود،ای بابا نترسید... منظور از خرابکاریها، عملیات تروریستی نیست، گویا خانم وزیر راه سوئد از "بی حد بودن جاده های امن شان" ، دلخور است، از اینرو از همتای خود که در این کار حرفه ای عمل میکند دعوت بعمل آورده است.
این آقای "حمید بهبهانی" که به "آیت الکرسی"! معروف است، نطق مهمی درباره اینکه " چطور باید سوار هواپیما شد" کرده است که شاید منجر به دریافت جایزه نوبل برایش شود! ( البته با اجازه خانم شیرین عبادی !) ایشان فرمودند: اگر هواپیمای شرقی سوار شویم باید قبل از سوار شدن، آیه را زیر کُرسی بخوانیم که پوتین نفهمد. اگر غربی باشد آیه را باید طبق فرمایشات امام ره رو ی کُرسی بخوانیم !
در هر حال ایشان قرار است ضمن یاد دادن این آیه به همتای سوئدی خود،این فرمول را که چطور میشود در خیابانهای صاف و صوف و امن، "چاله و چوله" ایجاد کرد، نُطق کنند..
این آقای وزیر، برای اینکه از دست دادن با این خانم امتناع کند شرط یاد دادن فرمول "چاله چوله" را در این دانسته است که خانم وزیر سوئدی آنهم لچک بر سر یک طرف خیابان و رو به قبله بایستاد و ایشان هم بر عکس بایستد! آنطور که راویان میگویند فعلأ مابین نمایندگان پارلمان سوئد بحث بر سر، لچک، آنور خیابان و قبله، بحث های شدیدی در گرفته است. ببخشید، گویا چاله و چوله از قلم افتاد.
البته دیگه به من مربوط نیست که بگم ما انسان های به اصطلاح مبارز و سیاسی که "خوشبختانه! " گویا تعدادمان هم زیاد نیست ، در چه حالیم؟! ولی خوب ، " متاسفانه! " ایرانیان تبعیدی که از جهنم نظام جنایتکار جمهوری اسلامی فرار کرده اند! زیادند و بیدار! و یکجوری هم اعتراض خود را که کسی نفهمد، به گوش نمایندگان پارلمان سوئد میرسانند!!!
به جان هرکه دوست دارید ،من حرفی از خشونت نزدم، کُمنت هم نذارید: که("ای بابا،بعد از 30 سال، باز هم از خوشونت حرف میزنی! مگر شرایط را در ک نمی کنی!... در ثانی این آقای ملای بی عبا و عمامه،وزیر راه و ترابری است و ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و حالا هم که یکی پیدا شده که میخواد جاده ِ امن برای ایران درست کند، تو او را به سیستم نظام بچسبان!")
در هر حال من بچه پُررو ام، و این "نوشتن" را که میدانم خیلی ها را هم میسوزاند ادامه میدهم و از دیدگاه من کُل عوامل این نظام، جنایتکارند، و بروید خدا را شُکر کنید که به حزب توده وصلش نکردم.
جای یکی از مهمترین وزارای مهم ایران در پارلمان اروپا خالی ست که در آنجا حضور بهم رساند و تجربیات گران بهایش را در اختیار آنها قرار دهد، تا مشکلات و مُعضلات اروپا را حل نمایند، وزیر کار میباشد، تا بتواند همانطور که همه ایرانیان داخل و خارج را سر کار گذاشته است، به اینها هم از طریق اقتصاد دلاری اسلامی غُسل شده، و قوانین جزایی آن کمک کند و تبادل نظر اقتصادی ، سیاسی نماید.
اما فراموش نکنید بزودی هم حتمأ خبر آمدن وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی را میخوانیم که مسلمأ او هم مانند همپالگی هایش برای "یاد دادن" می آید! که همه ایرانیان در صحنه میدانند موضوع چیست!؟
گویا ایشان هم میخواهند در باره اینکه چطور میشود نسل هرچه درخت و جنگلی که بوی آزادی بدهد را نابود کرد، سخنرانی کنند و تجربیات خود را در مورد قتل عام درختان و جنگلهای ایران ، که خوشبختانه درختان ایران هم، مانند مبارزین آزادیخواه اش ایستاده میمیرند، بازگو کند.