Sonntag, März 16, 2008

گزارش اختصاصی سفر "نیو (!) سکولاریستی" (16 مارس 2008) حاج خانوم شیرین 2005 میلادی نوری قمری نو

دارالترجمه زبان یاجوجه و ماجوج


گزارش اختصاصی سفر "نیو (!) سکولاریستی" (16 مارس 2008)
حاج خانوم شیرین 2005 میلادی نوری قمری نو
New Secularism سکولاریسم نوری قمری نو
" مصاحبه اختصاصی...
خانم شیرین عبادی به مدت سه روز (از پنجم تا هفتم نوامبر 2005)
مهمان رسمی " انجمن قلم دانمارک" بود ند. رضا رحیم پور خبرنگارآزاد، نویسنده و از سال 1997 عضو انجمن قلم دانمارک میباشد.
این مصاحبه اختصاصی با خانم شیرین عبادی در کپنهاگ و به تاریخ ٧ نوامبر 2005 انجام شده است


رضا رحیم پور: خانم شیرین عبادی... شما، شیر زنی از اکباتان و فرزند خلف کوروش کبیر با پیامهای صلح و دوستی تان ... خودتان را یک روشنفکر لائیک میدانید یا یک روشنفکر مذهبی؟

شیرین عبادی: ... روشنفکر یعنی روشنفکر و دیگر لائیک ومذهبی ندارد... این چنین خط کشی ها بین انسانها، آنها را از هم دور میکند...

رضا رحیم پور: درمصاحبه ای با اشپیگل در٢٠ فروردین ماه ١٣٨٣ فرموده اید که اسلام با دمکراسی در سازگاراست. پرسش من دراین رابطه این است که اصولا نه تنها اسلام، بلکه تمامی مذاهب وهمچنین ایده لوژیها ذاتاً نمیتوانند با دمکراسی در سازگار باشند، چرا که تمامی مذاهب وایده لوژیها بنابر تعریف خودشان، معتقدند که تنها خودشان حقیقت را کشف کرده اند وبقول دانمارکیها "جوازوحق اختراع حقیقت" تنها دردست آنهاست، در حالیکه در نظام دمکراسی حقیقتی یکتا ویگانه وجود ندارد وکلا ًهمه چیز، حتی حقیقت، بُعدی نسبی دارد.

شیرین عبادی: اشتباهی که روشنفکران ایرانی میکردند این است که یکسره خط بطلان برروی مذهب میکشیدند...
  دارالترجمه زبان یاجوج و ماجوج سکولاریسم نو New Secularism   وآنهاهم حتما دلایلی دارند. اما این حرف توی کتابخانه ها باقی ماند و نتیجه آن راهم دیدیم که نتوانست بین مردم نفوذ کند. برای اینکه مردم عادی دلشان میخواست که دین ابا واجدادی خودشان را داشته باشند ... اما من گفتم، شما بیایید این قضیه را ازسوی دیگرشیشه نگاه کنند. بگوید که هرکس میتواند دین خودش را داشته باشد واصلا مهم نیست. اما اینکارهایی که حکومت های اسلامی بنام اسلام می کنند، اسلام نیست و اسلام میتواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد. چرا ما بایستی حتماً تفسیری را انتخاب کنیم که ضد دمکراسی باشد؟ اسلام مانند هر دینی میتواند تفسیرها مختلفی داشته باشد. ... اسلام میتواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد... س بنابراین موضوع برمیگردد که چه تفسیری ازاسلام و اینکه حکومتها چگونه اسلام را تفسیرمیکنند... حکومتها، اسلام را طوری تفسیرمیکنند که با دمکراسی همخوانی ندارد ... برخی ازروشنفکران ما هم دراین دام پا میگذارند و یکسره روی مذهب مردمِ خط بطلان میکشند... ما وقتی به تاریخ اسلام نگاه میکنیم، میبینیم که رسول خدا بعد از اینکه مکه را فتح کرد، حکومت تشکیل داد... جالبتراینکه حضرت رسول گفت که تنها بیعت مردان با من کافی نیست ومن میخواهم با زنها نیز بیعت کنم. برای اینکه هرچند من پیامبرشما هستم ولیکن حکومت میکنم، یعنی بین شما قضاوت میکنم و برشما حکمفرمایی میکنم وبه رای همه شما احتیاج دارم. چون به عرف آن زمان دست دادن زن و مرد جایز نبود، عرف وسنت زمان نمی پسندید، [پس]حضرت گفتند یک طشت پرازآب بیاورند و دست خود را درآن گذاشت وبه زنان گفت که هرکس که میخواهد با من بیعت کند، دست خود را درطشت آب فرو کند وزنان به آنصورت رای دادند. یعنی حق رای ازآنجا شروع شد...

رضا رحیم پور: ولی خانم عبادی پس در اینصورت شما معتقد ید که اسلام بایستی یک رفرم را از سر بگذاراند، چرا که ما درهمین ایران خودمان می بینیم که مسلمانان سنی ما ودیگراقلیتهای مذهبی همچو زرتشتیان، کلیمیها ومسیحیان حق ندارند رئیس جمهورشوند و یا انتخاب زنان ایرانی بعنوان قاضی وحتی رئیس جمهوری امکانپذیر نیست. آیا شما فکر نمیکنید که یک رفرم دراسلام ضروری باشد؟

شیرین عبادی: ما مطلقا یک رفرم در اسلام را احتیاج نداریم.... ما به رفرم در اسلام احتیاج نداریم، بلکه رفرم در طرز تفکر متولیان مذهب [را] احتیاج داریم. یعنی ما درحقیقت به تفاسیرجدیدی از مذهب نیازمندیم ... آنچه که شما بدان اشاره کردید مربوط است به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همانطویکه گفتم اصلاً ارتباطی با اسلام ندارد... اما اگر[ما] این مسئله راعوض بکنیم، اسمش رفرم دراسلام نیست، بلکه بازنگری واصلاح قانون اساسی [جمهوری اسلامی] است.

رضا رحیم پور: خانم عبادی شما در مصاحبه ای با سرویس سیاسی رفاه فرمودید که اهمیت کرامت انسان در اسلام بیشتر از منزلت آن در "اعلامیه حقوق بشر" است و درجای دیگری فرموده اید که قرآن کریم خیلی تکمیل ترازحقوق بشراست. آیا میشود شما دراین دوباب، یک مثال از قرآن مجید بیاورید؟

شیرین عبادی: اعلامیه جهانی حقوق بشرکه همه ما قبولش داریم و [بدان] معتقدیم، استانداردی است بین المللی برای چگونه زیستن و اختصاصی به مذهب خاصی ندارد. خاص غرب نیست و در همه جای دنیا وبا هرمذهب وتمدنی قابلیت اجرائی دارد. این اعلامیه درسال ١٩٤٨به تصویب رسید واسلام مربوط است به پانزده قرن قبل! ... من به شما گفتم حضرت رسول درمقام پیامبر از زنان بیعت گرفت، یعنی اینکه به آنها حق رای داد.... تکرارمیکنم، اسلام با دمکراسی مخالف نیست...

رضا رحیم پور: خانم عبادی شما درجائی فرموده اید که ازانقلاب اسلامی درسال ٥٧ تا کنون وضعیت حقوق بشر درجمهوری اسلامی نسبت به قبل ازانقلاب بهبود یافته است واین چیزی بود که تعجب بسیاری ازجمله من و دوستانم را برانگیخته است، که چطورامکان دارد شما، سنگسارزنان و یا اعدامهای هزار نفری مرداد وشهریور٦٧ را با اعدامهای بیژن جزنی وده تن ازرفقایش، مقایسه کنید؟ هرچند که هردوعمل ازنظرما از بیخ و ُبن محکوم هستند، ولی منظورم این است که بنظرمن وضعیت حقوق بشر درایران بدترازپیش هم شده است.

شیرین عبادی: ازمن سئوال شد که وضعیت حقوق بشر درایران درطول زمان چطور است.[ من] گفتم به نسبت سالهای اول انقلاب، سالهای ٨٣ و ٨٤ وضعیت ما بهتر شده است و من الان هم همین را میگوییم.... هرکس معتقد است که سالهای حقوق بشردرسالهای ٨٣ و٨٤ ازسالهای ١٣٦١ و ١٣٦٢ بدتر است، بایستی درقضاوتش کمی شک کرد!

رضا رحیم پور: خانم عبادی، پرسش دیگر من در رابطه با کاریکاتورهای بنیاد گذار دین اسلام، محمد، است که شما نیز در جلسه دیروز هم آنرا مطرح کردید. مسئله ای که برایم بسیارمهم است اینکه شما میفرمایید که بایستی به ادیان دیگر احترام گذاشت، که بی شک باید اینکاررا کرد، ولی با دیگرایدئولوژیها چه؟ برای نمونه، خوب افرادی هستند که حتماً ازکاریکاتورهای کارل مارکس و لنین ناراحت میشوند، در اینصورت نمی شود هر گروهی بیاید و بگوید ما از کاریکاتور کشیده شدن رهبرمان ناراحت میشویم، پس بنابراین ما بایستی ازانتقاد و کرتیک از آنان صرف نظر کنیم؟

شیرین عبادی: یک روزنامه، کاریکاتور حضرت محمد را به مسابقه میگذارد. این دیگرخلاقیت هنری نیست ومسلمانان ازاین مسئله عصبی میشوند. اگر این روزنامه مذاهب دیگر الهی همطراز اسلام را به مسابقه میگذاشت، بنابراین مسلمانان حق نداشتند عصبانی بشونند. برای اینکه درهمان صفحه که کاریکاتور پیامبراسلام هست و درهمان قطع بایستی کاریکاتورهای مسیح ، موسی وبودا، یعنی چهار دین بزرگ، کشیده بشود وآنوقت به مسلمانان بگویند که منظورازاین مسابقه توهین به شما نبوده است

رضا رحیم پور: خانم عبادی، متاسفانه وقت بسیاری باقی نمانده است ومن این بحث را در اینجا به پایان میبرم. حال ازشما سه پرسش دارم. یک پرسش از گذشته، یکی از آینده ویک پرسش پایانی از زمان حال. پرسش نخست من درباره گذشته این است که بسیاری از ایرانیان معتقد هستند که اگر ایرانیان در زمستان ٥٧، بقول معروف روی دکتر شاهپور بختیار سرمایه گذاری میکردند و دنبال راه او می بودند، شاید ایران ما بسیار، بسیار جلوتر از ایران کنونی میبود. یعنی بدین شکل مردم ایران میتوانستند این تجربه انقلاب اسلامی را میان ُبربزنند. نظر شما در اینمورد چیست؟

شیرین عبادی: من خودم به شخصه معتقد به بختیار نبودم ، زیرا که بختیار نخست وزیر شاه بود و اگر قرار بود بختیار، بختیار باقی بماند، باز [او] نخست وزیر شاه بود و بعد به محض اینکه اوضاع آرام میشد، مجدداً شاه برمیگشت وهمان آش بود وهمان کاسه.

رضا رحیم پور: پرسش دوم درباره آینده : خانم عبادی، نسبت به آینده ایران در پنج، ده سال آتی، خوشبین هستید یا بدبین؟

شیرین عبادی: به آینده خوش بین هستم. یعنی مجبورم که خوش بین باشم، زیرا روزی که امید خودم را از دست بدهم دیگر نمیتوانم فعالیت بکنم. آیا شما دونده ای را سراغ دارید که با علم به اینکه حتماً بازنده میشود، وارد یک مسابقه دو شده باشد؟ وضعیت ما هم به همین صورت میباشد. ما باید امیدوار باشیم...

رضا رحیم پور: پرسش پایانی من در رابطه با تضاد موجود درنظام کنونی ایران میباشد. بسیاری، از لحاظ قانونی در نظام جمهوری اسلامی یک نوع تضاد میبینند. چرا که اگرشما «جمهوری اسلامی » را کلمه به کلمه تفسیرکنید، میبینید که خودِِ کلمه نخست آن، جمهوریت، بمعنای حکومت مردم بر مردم است ولی کلمه دوم، اسلام، یعنی یک نوع حکومت خلیفه ای با یک ایده لوژی مشخص شده ازپیش. بسیاری ازصاحبنظران نیز که آینده ایران پیش بینی میکنند، براین اعتقادند که بالاخره این تضاد با پیروزی یکی ازاین دو بردیگری بپایان خواهد رسید. نظر شما در این باره چیست؟

شیرین عبادی: وقتی ما میگوییم حکومت جمهوری اسلامی، از دید من باید اینطور تفسیر بشود که حکومت جمهوری، حکومت دمکراسی در کشوری که مردم آن مسلمان هستند... طبیعی است که قوانین هم از ایمان مردم نشئت میگیرد. به عنوان مثال اگر در یک جامعه لائیک مثل فرانسه، لخت رفتن به پلاژ یک امر طبیعی و قانونی باشد، طبیعی است که دریک جامعه ای که اکثریت [آن] مسلمان هستند ، این مسئله را نمی پسندند.

http://www.ois-iran.com/start.html برگرفته از نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي" / این مصاحبه اختصاصی با خانم شیرین عبادی در کپنهاگ و به تاریخ ٧ نوامبر 2005 انجام شده است" !

سفینه فضایی New Secularism سکولاریسم نوری قمری نو
http://www.newsecularism.com/2008/0308-B/031508-Shirin-Ebaadi-Interview.htm
یک شنبه 26 اسفند 1386 - 16 مارس 2008
...........................


"درمراسم خاکسپاری و ختم ها در ايران رسم نبوده و نيست که زن ها بروند و سخنرانی کنند؛ به خصوص اگر که اين مراسم جنبه ای عمومی هم داشته باشند. اما خانم شيرين عبادی اين سنت را شکسته و در مراسم خاکسپاری دکتر پرويز ورجاوند سخنرانی کرده اند. ... گفته می شود که در برنامه ريزی خاکسپاری قرار نبوده که خانم عبادی صحبت کنند و اين اقدام ابتکار خود خانم عبادی بوده است" !

حاج خانوم شکوه نیو سکولار زادگی
(که یک سا ل و اندی پیش،
افتخارات نیو سکولاری "مشرف" شدنش به حجر الاسود را "بایگانی" کرد)
http://www.puyeshgaraan.com/Qalamro/Az%20Negaah-Word/Aznegaah-Word-061507.htm
بيست و پنجم خرداد 1386 / پانزدهم جون 2007